نامه علي به جرير بن عبدالله











نامه علي به جرير بن عبدالله



از اميرالمؤمنين علي عليه السلام به جرير بن عبدالله البجلي:

ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغير ما بانفسهم و اذا اراد الله بقوم سوءا فلا مرد له و مالهم من دونه من وال.[1] .

مادامي که بندگان خدا در مسير طاعت و عبادت باشند، و از عصيان و طغيان اجتناب کنند، نعمتهاي الهي هر روز افزون مي شود اما اگر تغيير حال دهند و راه تمرد پيش گيرند، نعمت هاي آنان نيز تغيير يافته، از آنان سلب مي شود.

اي جرير! خوب مي داني که بعد از عثمان بن عفان مهاجر و انصار و اعيان و اشراف با من بيعت کردند و بر خلافت من اتفاق کردند، عده اي آشوب طلب، بصره را پايگاه ساخته به جنگ اقدام کردند، و خداي تعالي ما را بر آنان ظفر و پيروزي عنايت فرمود. عبدالله عباس را به امارت بصره گماردم و به کوفه آمدم اکنون مسئله مهم، شام است، معاويه در آنجا لشکري آماده کرده، انديشه مخالفت دارد، قصد دارم فتنه را خاموش کنم. چون نامه به دست تو رسيد، با سواران و پيادگان به نزد من بيا که من عازم شام هستم. والسلام.

وقتي نامه اميرالمومنين علي عليه السلام به دست جرير رسيد، نامه را خواند. بلافاصله در مسجد حاضر شد و بر منبر رفت، بعد از حمد خدا درود بر مصطفي صلي الله عليه و آله گفت: اي مردم! اين نامه اميرالمؤمنين علي عليه السلام که در دين و دنيا امين است، مهاجر و انصار، و اشراف و اعيان به خلافت و امامت او اتفاق و اجتماع کردند و کمر همت بر اطاعت او بستند، سزاوارتر و لايق تر از او کسي نيست، چون به جهت علم، شجاعت، سخاوت، شرف قربت و عز قرابت که با رسول خدا صلي الله عليه و آله دارد. يقين بدانيد که آسايش و زندگي راحت در پناه حکومت اوست و بدانيد در تفرقه و اختلاف مشقت و رنج بسيار پيش مي آيد. اگر به امامت و خلافت او راضي باشيد، کار شما قوام گيرد و اگر به ميل و رغبت بيعت نکنيد شما را با اجبار در مسير موافقت خو مي برد. هر گونه صلاح مي دانيد عمل کنيد.

[صفحه 85]

مردم از طرف مسجد با صداي بلند گفتند: به خلافت اميرالمؤمنين علي عليه السلام راضي هستيم و با ميل و رغبت او را اطاعت مي کنيم و دست بيعت به او مي دهيم.

پس جرير بن عبدالله با سواران خويش به کوفه عزيمت کرده و به حضور اميرالمومنين عليه السلام رسيدند و با او بيعت کردند و در شمار ياران و اصحاب آن حضرت در آمدند.



صفحه 85.





  1. سوره رعد: 11.