زيربنائي بودن ارزش ها











زيربنائي بودن ارزش ها



يکي ديگر از ويژگي هاي سياست اسلامي، زيربنائي بودن ارزش ها در سياست توحيدي است

که اين حقيقت نيز در سياست هاي غربي و شرقي راه ندارد.

سياست اسلامي، سياست عَلَوي در نهج البلاغه، با ارزش هاي اخلاقي پيوند ناگسستني دارد.

اخلاق و ارزش هاي اخلاقي، ايمان و خداگرائي، تقوا و معادگرائي، زيربناي سياست توحيدي است،

در اين ديدگاه سياستمداران جامعه اسلامي، پرهيزکاران مي باشند و پرهيزکاران و ارزش گراها، سياستمداران دلسوز جامعه اسلامي خواهند بود.

که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به والاترين مدير سياسي خود در نامه 53 چنين دستور مي دهد:

فَلْيَکُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْکَ ذَخِيرَةُ الْعَمِلِ الصَّالِحِ، فَامْلِکْ هَوَاکَ، وَشُحَّ بِنَفْسِکَ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَکَ، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الْإِنْصَافُ مِنْهَا فَيَما أَحَبَّتْ أَوْ کَرِهَتْ.

وَأَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ، وَالَْمحَبَّةَ لَهُمْ، وَاللُّطْفَ بِهِمْ، وَلَا تَکُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ:

إِمَّا أَخٌ لَکَ فِي الدِّينِ، أَوْ نَظِيرٌ لَکَ فِي الْخَلْقِ، يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ، وَتَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ، وَيُؤْتَي عَلَي أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَالْخَطَأِ، فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَصَفْحِکَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ وَتَرْضَي أَنْ يُعْطِيَکَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَصَفْحِهِ.

فَإِنَّکَ فَوْقَهُمْ، وَوَآلِي الْأَمْرِ عَلَيْکَ فَوْقَکَ، وَاللَّهُ فَوْقَ مَنْ وَلَّاکَ! وَقَدِ اسْتَکْفَاکَ أَمْرَهُمْ، وَابْتَلَاکَ بِهِمْ.

پس نيکوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد، هواي نفس را در اختيارگير، و از آن چه حلال نيست خويشتن داري کن، زيرا بُخل ورزيدن به نفس خويش، آن است که در آن چه دوست دارد، يا براي او ناخوشايند است، راه انصاف پيمايي.