علم غذا شناسي











علم غذا شناسي



امام علي عليه السلام نسبت به غذاها و پرهيز از اسراف در انواع خوراکي ها، در نامه 45 فرمود:

وَإِنَّمَا هِيَ نَفْسِي أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَي لِتَأْتِيَ آمِنَةً يَوْمَ الْخَوْفِ الْأَکْبَرِ، وَتَثْبُتَ عَلَي جَوَانِبِ الْمَزْلَقِ. وَلَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ، إِلَي مُصَفَّي هذَا الْعَسَلِ، وَلُبَابِ هذَا الْقَمْحِ، وَنَسَائِجِ هذَا الْقَزِّ.

وَلکِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ، وَيَقُودَنِي جَشَعِي إِلَي تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ - وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوِ الَْيمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ، وَلَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ - أَوْ أَبَيْتَ مِبْطَاناً وَحَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَي وَأَکْبَادٌ حَرَّي، أَوْ أَکُونَ کَمَا قَالَ الْقَائِلُ:

وَحَسْبُکَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ وَحَوْلَکَ أَکْبَادٌ تَحِنُّ إِلَي الْقِدِّ!

أَأَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ: هذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟!

وَلَا أُشَارِکُهُمْ فِي مَکَارِهِ الدَّهْرِ، أَوْ أَکُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ! فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَکْلُ الطَّيِّبَاتِ، کَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ، هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَکْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا، وَتَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا، أَوْ أُتْرَکَ سُدًي، أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً، أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ، أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ! وَکَأَنِّي بِقَائِلِکُمْ يَقُولُ: «إِذَا کَانَ هذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ، فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ، وَمُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ». أَلَا وَإِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً، وَالرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً، وَالنَّابِتَاتِ العِذْيَةَ أَقْوَي وَقُوداً، وَأَبْطَأُ خُمُوداً. وَأَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ، وَالذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ. وَاللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَي قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا، وَلَوْ أَمْکَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا.

وَسَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ مِنْ هذَا الشَّخْصِ الْمَعْکُوسِ، وَالْجِسْمِ الْمَرْکُوسِ، حَتَّي تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ.[1] .

«من نفس خود را با پرهيزکاري مي پرورانم، تا در روزقيامت که هراسناکترين روزهاست در أمان، و در لغزشگاههاي آن ثابت قدم باشد. من اگر مي خواستم، مي توانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافته هاي ابريشم، براي خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات که هواي نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد که طعام هاي لذيذ برگزينم، در حالي که در «حجاز» يا «يمامه» کسي باشد که به قرص ناني نرسد، و يا هرگز شکمي سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شکمهايي که از گرسنگي به پُشت چسبيده، و جگرهاي سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم که شاعر گفت:

«اين درد تو را بس که شب را با شکم سير بخوابي».

«و در اطراف تو شکمهايي گرسنه و به پشت چسبيده باشد».

آيا به همين رضايت دهم که مرا اميرالمؤمنين عليه السلام خوانند؟ و در تلخي هاي روزگار با مردم شريک نباشم؟ و در سختي هاي زندگي الگوي آنان نگردم؟ آفريده نشده ام که غذاهاي لذيذ و پاکيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پرواري که تمام همّت او علف، و يا چون حيوان رها شده که شغلش چريدن و پرکردن شکم بوده، و از آينده خود بي خبر است.

آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازي گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهي در دست گيرم؟ و يا در راه سرگرداني قدم بگذارم؟ گويا مي شنوم که شخصي از شما مي گويد:

«اگر غذاي فرزند ابيطالب همين است، پس سُستي او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است».

آگاه باشيد! درختان بياباني، چوبشان سخت تر، امّا درختان کناره جويبار را پوست نازک تر است، درختان بياباني که با باران سيراب مي شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است من و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم چونان روشنايي يک چراغيم، يا چون آرنج به يک بازو پيوسته، به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يکديگر بدهند، از آن روي برنتابم، و اگر فرصت داشته باشم به پيکار همه مي شتابم، و تلاش مي کنم که زمين را از اين شخص «معاويه» مسخ شده، و اين جسم کج انديش، پاک سازم تا سنگ وشن از ميان دانه ها جدا گردد.»









  1. اسناد و مدارک نامه 45 به شرح زير است:

    1- الخرائج و جرائح ج2 ص542 ح2 فصل2: قطب الدين راوندي (متوفاي 573 هجري)

    2- کتاب مناقب ج 2 ص 101: ابن شهر آشوب (متوفاي 588 هجري)

    3- ربيع الابرار ج3 ص241 ح215 ب44: زمخشري (متوفاي 538 هجري)

    4- روضة الواعظين ص 127: ابن فتال نيشابوري (متوفاي 508 هجري)

    5- استيعاب ج 2 ص 21: عبدالبر (متوفاي 338 هجري)

    6- أمالي (مجلس 91) ص500 ح4: شيخ صدوق (متوفاي 381 هجري)

    7- بحار الانوار ج 9 ص 499 / ج 40 ص 318: مرحوم مجلسي (متوفاي 1110 هجري).