ضرورت جاذبه و دافعه در زندگي فردي











ضرورت جاذبه و دافعه در زندگي فردي



بديهي است براي بازسازي و بازپروري جامعه، بايد از خود آغاز کرد و زندگي فردي را با نظم و شناخت جاذبه هاي معنوي بارور نمود،

اگر من و تو، ما و شما، و همه افراد جامعه، در زندگي فردي، موفّق باشيم،

و موانع تکامل را از سر راه برداريم،

و داراي جاذبه و دافعه صحيح و مطلوبي باشيم،

مي توانيم جامعه متکامل اسلامي را تحقّق بخشيم.

امام علي عليه السلام در زمينه جذب عوامل رشد فرمود:

رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَکَّرَ فَاعْتَبَرَ، وَاعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ

(رحمت خدا بر کسي که فکر و انديشه کند و عبرت گيرد و سپس بينا شود و «راه تکامل را بازشناسد»)[1] .

و در کلام نوراني ديگري به ضرورت «دافعه» اشاره مي فرمايد که:

فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ، وَقَمَعَ هَوَي نَفْسِهِ

(رحمت خدا بر کسي که از شهوت ها خودداري مي کند و هوس هاي سرکش نفس را ريشه کن سازد.)[2] .

انسان خوب کسي است که:

در تفکّر و انديشه هاي خود،

در تصميم گيري ها و اراده هاي شخصي،

در نيّات و انگيزه ها،

و در اعمال و کردار خود داراي جاذبه و دافعه باشد،

بدي ها را در فکر و قلبش راه ندهد،

و زشتي ها را از گفتار و رفتارش دفع کند.

و آنگاه خوبي ها و ارزش هاي الهي، انساني را در خود بارور سازد،

زيرا همانگونه که سلامت و بهزيستي به قانون «جاذبه و دافعه» در ماشين عظيم تن آدمي بستگي دارد، سلامت فکر و روان نيز به اصل «دفع و جذب» نيازمند است.









  1. خطبه 4/103 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- غررالحکم ج 4 ص 42 و 528 و 530 و 575: آمدي (متوفاي 588 ه)

    2- بحارالانوار ج 2 ص 58: مجلسي (متوفاي 1110 ه)

    3- ارشاد القلوب ج1 ص84 ب6 و199 ب26: ديلمي (متوفاي 771 ه)

    4- روضه کافي ج 8 ص 17: کليني (متوفاي 328 ه).

  2. خطبه 3/176 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف (مدارک گذشته).