بيان فلسفه احکام
وَأَقِمِ الصَّلاَهَ اءنَّ الصَّلاَهَ تَنْهَي' عَنِ اَلْفَحْشَاء وَالمُنکَرِ. نماز را به پا دار زيرا نماز از کار زشت و ناپسند باز ميدارد. اميرمؤمنان(ع) نيز با الهام از قرآن کريم به بيان فلسفه و حکمت تشريعپارهاي از احکام ديني ميپردازد و ميفرمايد: خداوند ايمان را واجب کرد براي پاکي از شرک ورزيدن و نماز برايپرهيز از خود بزرگ ديدن، و زکات را تا موجب رسيدن روزي شود، وروزه را تا اخلاص آفريدگان آزمون گردد، و حج را براي نزديک شدندينداران، جهاد را براي ارجمندي اسلام و مسلمانان، و امر به معروفرا براي باز داشتن بيخردان، و پيوند با خويشاوندان را به خاطر رشد وفراوان شدن شمار آنان، و قصاص را تا خون ريخته نشود، و بر پاداشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نمايد، و ترک ميخوارگي را تاخرد برجاي ماند، و دوري از دزدي را تا پاکدامني از دست نشود، وزنا را وانهادن تا نَسب نيالايد، و غلامبارگي را ترک کردن تا نژاد فراوانگردد، و گواهي دادنها را ـ بر حقوق ـ واجبفرمود تا حقوق انکار شدهاستيفا شود، و دروغ نگفتن را تا راستگويي حرمت يابد، و سلام کردنرا تا از ترس ايمني آرد، و امامت را تا نظام امت پايدار باشد، وفرمانبرداري را تا امام ـ در ديدهها ـ بزرگ نمايد.
اهميت خردورزي از ديدگاه امام علي(ع) در بُعد اعتقادي و الاهياتي دينمنحصر نيست. عقل در همه امور مربوط به دين، حتي مسائل و احکامفقهياش، نقش محوري دارد. ميدانيم که فلسفه بسياري از احکام فقهي برآدميان پوشيده است. اصولاً بسياري از دستورهاي فقهي و شرعي از حددرک عقلاني بشر فراترند؛ براي مثال تعداد رکعات نماز، اوقات خاصعبادات، نحوه زکات و خمس. عقل انسان در اين گونه مسائل نفياً و اثباتاًسخني ندارد و از توان نفي و اثباتشان بيبهره است. البته با توجه به اين کهعقل، ضرورت، حقانيت و عصمت وحي و پيام آسماني را اثبات ميکند،به تبع آن، چنين احکام و دستورهاي فراعقلي را نيز گردن مينهد. در عينحال، شيوه برخورد قرآن و ائمه اهل بيت: با احکام فقهي نشان ميدهد ايناحکام در عين ماورايي بودن، جزو اسراري که به کلي فراتر از انديشه بشرباشند به حساب نميآيند. قرآن کريم فلسفه برخي از احکام را بيان فرموده وبه اين وسيله بشر را به انديشه درباره آنها دعوت کرده است؛ چنان که قصاصرا مايه حيات جامعه ميشمارد و درباره نماز ميفرمايد: