حقيقت جاودانه
تو رمز توانمندي عاشقان تو انديشه و قيل و قال مني تو انگيزه و رمز و راز مني تو عشق و تو جانان و جان تو اي مايه عزّت و افتخار علي جان توئي هستي جمله هَست که هر ناتواني به نام تو جَست تو درماندگان را ظَهيري علي تو اين کاروان جدامانده را مگر هَست ما بي تو معنا دهد؟ مگر رهروان بي تو راهي روند؟ علي جان تو معيار هر کاملي زبانه، ترازوي هر سنجشي خدا را خدا را، چه با لُطف بود علوم لَدُنّي به دلدار داد علي جان تو علم نبي را دَرِي تو معناي علم و تو علمي، علي جهالت کجا راه بر تو گرفت؟ بلاغت به ياد تو ابلاغ شد تو علم و جواب و سئوال مني علي جان توئي رهنماي وجود خدا را تو بر ما نشان داده اي کلام خدا را تو جان داده اي شجاعت به نيروي تو پا گرفت شجاعان عالم طُفيل رهند محبّت به حبّ تو تدبير شد همه مهرباني به مهر تو شد عدالت به عدل تو وابسته است همه پاکي پاکمردان ز تو است علي جان تو ياد و حضور مني تو روشنگر ظلمت قلب ها بهشتي ز تو شأن و زيور گرفت دَرِ بسته با يا علي، باز شد تو عشق و نشاط و سُرور مني تو رمز بقا و وجود مني تو درياي بي ساحلي يا علي توئي رمز آغاز و پايان ما فداي تو و ناله هايت علي فداي سخن هاي با ارزشت علي جان تو نام و پيام مني تو جان و توان و نهان مني علي جان مرا ياد تو شاد کرد غبار غم از چهره من زُدود علي جان به وصف تو درمانده ايم مگر مي توان وصف مولي نمود؟ مگر دست تو باز گيرد قَلَم کند وصف آن پاکي پاک را
علي جان دراين راه پر تاپ و پيچ
تو تنها دليل من و جمله هيچ
بدون تو ما جمله هيچيم و هيچ
جواب تمام سئوال مني
دعا و نماز و تو حالِ مني
مني تو الگوي زيبا جهان مني
تو رمز بقاء و توان مني
بگير از فقيران خود جمله دست
که هر خسته جاني به ياد تو رَست
تو ره ماندگان را دليلي علي
به هنگام حرکت رَحيلي علي
مگر جَست ما بي تو صهبا دهد؟
مگر رَفت ما بي تو همتا دهد؟
صفابخش جان هاي هر قابلي
تو رسواگر راه هر باطلي
علي را به پهناي هستي نمود
دَرِ علم را با علي بر گشود
تو علم خدا را نکو مظهري
تو هر پرده جهل را بردَري
فصاحت کجا بي تو نيرو گرفت؟
بديع، در رهت نام نيکو گرفت
تو تفسير حال و مَقال مني
تو راه و تو پرها و بال مني
ملک را تو خط أمان داده اي
که دين خدا را توان داده اي
سلحشوري و عشق، معنا گرفت
که نيرو به نيروي تو جا گرفت
رشادت به نام تو تفسير شد
که بي عشق تو عشق، زنجير شد
محبّت به مهر تو پيوسته است
که پاکي به نام تو وارسته است
تو شعر و شعار و شعور مني
تو شور و قيام و نُشور مني
بهشت از تو معنا و مِحور گرفت
ز تو جام از حوض کوثر گرفت
علي جان تو درياي نور مني
تو عرفان و علم و حضور مني
تو هر زنده اي را دلي يا علي
تو عقل همه عاقلي يا علي
فداي تو و گريه هايت علي
فداي تو و نغمه هايت علي
تو تفسير ذکر و قيام مني
تو رمز جواب و سلام مني
روان خراب من، آباد کرد
که ياد تو را روح من ياد کرد
ندانيم که اي؟ پاک شرمنده ايم
در اين ره علي جان، سرافکنده ايم
دوباره به حرکت در آرد عَلَم
دوباره زند زندگي را رَقَم