ابو الاسود و جريان بيعت گرفتن از علي
«عمر بن خطاب» با گروهي به سوي خانه فاطمه عليها السلام آمدند؛ حضرت فاطمه عليها السلام فرياد برآورد و آنها را به خدا سوگند داد (تا به علي عليه السلام صدمه وارد نکنند). عمر و همراهان شمشير را از حضرت علي عليه السلام و زبير گرفتند و به ديوار زدند و شکستند، سپس حضرت علي عليه السلام و زبير را از خانه بيرون کشيدند و به مسجد بردند تا از آن دو براي ابوبکر بيعت بگيرند. سپس ابوبکر برخاست و براي مردم عذر و بهانه آورد و چنين گفت: همانا بيعت با من کاري همراه با شتاب و عجله بود و ناگهاني صورت گرفت و خداوند شر آن را کفايت نمود؛ وانگهي من از بروز فتنه ترسيدم و به خدا سوگند که من بر آن حريص نبودم و هيچ گاه بر آن طمع نبسته ام و اينک کار بزرگي بر دوش من نهاده اند که مرا ياراي آن نيست، دوست داشتم که قوي ترين افراد به جاي من عهده دار آن بود. اين سخنان را گفت و از مهاجر و انصار عذرخواهي کرد و سرانجام از حضرت علي عليه السلام و زبير به زور بيعت گرفتند.[1] .
او درباره شيوه رأي گيري و بيعت مسلمانان با ابوبکر مي گويد: جمعي از مردان قريش و مهاجرين در مورد اين که بيعت با ابوبکر بدون مشورت آنان و يک باره صورت گرفته است، خشمگين شدند؛ از جمله حضرت علي عليه السلام و زبير بن عوام هم خشم گرفتند و در حالي که با خود سلاح داشتند در خانه فاطمه عليها السلام متحصن شدند.