خبر از شهادت ميثم











خبر از شهادت ميثم



ميثم تمار پيش از شهادت خود به توسط علي (عليه السلام) از آن باخبر بوده و آن را از مولايش علي (عليه السلام) شنيده بود. امام (عليه السلام) به ميثم تمار گفت: چه خواهي کرد آن روزي که فرزند ناپاک بني اميه - عبيدالله زياد - از تو بخواهد که از من تبري و بيزاري بجويي؟ ميثم گفت: نه به خدا سوگند هرگز چنين نخواهم کرد، امام فرمود: در غير اينصورت به دارت آويخته و تو را مي کشند. ميثم گفت: صبر و بردباري خواهم کرد اين در راه خدا چيزي نيست. علي (عليه السلام) به او فرمود: اي ميثم تو بعدها با اين درخت ماجراها خواهي داشت... اي ميثم اين درخت خرما را به چهار قسمت تقسيم مي کنند و تو را از قسمت چهارم آن به دار مي آويزند، از اين رو ميثم خيلي وقتها پيش آن درخت مي آمد و در کنارش د نماز مي خواند و مي گفت: مبارکت باد اي نخل؛ مرا براي تو آفريده اند و تو براي من روييده اي و همواره به آن نخل نگاه مي کرد روزي که ابن زياد حاکم کوفه شد هنگام ورود به کوفه پرچمش به شاخه اي از آن درخت نخل گير کرد و پاره شد ابن زياد از اين پيش آمد فال بد زد و دستور داد آن را بريدند آنگاه نجاري آن را خريد و به چهار قسمت در آورد، ميثم به فرزندش صالح گفت: نام من و پدرم را بر چوب آن نخل حک کن صالح مي گويد: نام پدرم را آن روز بر آن چوب نوشتم وقتي ابن زياد پدرم را به دار آويخت پس از چند روز چوبه دار را ديدم همان قسمتي از آن نخل بود که نام پدرم را بر آن نوشته بودم.[1] .

[صفحه 464]



صفحه 464.





  1. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 2، ص 292؛ رجال کشي، ص 85.