توصيف عبادت علي











توصيف عبادت علي



ضرار وقتي در مجلس معاويه حاضر شد براي معاويه از عبادت علي (عليه السلام) گفت: اگر او را مي ديد وقتي که در محراب عبادتش د ايستاده بود در حالي که شب، پرده سياه خود را فرو افکنده بود و ستارگان پايين آمده بودند (يعني ديروقت و در تاريکترين موقع شب) و او محاسن خود را به دست گرفته و همچون مار گزيده به خود مي پيچيد و مانند مصيبت زده، اندوهمند مي گريست، و مي گفت: اي دنيا آيا در پي من افتاده و آرزومند من شده اي! هيهات، مرا به تو نيازي نيست، ترا سه طلاقه کرده ام که هرگز به تو رجوع نخواهم کرد.

سپس مي فرمود: آه، آه، از دوري سفر آخرت و کمي توشه و سخني راه.

ضرار مي گويد: معاويه از حرفهاي من گريه کرد و گفت: اي ضرار کافي است به خدا سوگند علي (عليه السلام) چنين بود، خدا ابوالحسن (عليه السلام) را رحمت کند.[1] .







  1. بحارالانوار، ج 41، ص 14.