سزاي کتمان حق
[صفحه 324] نيز چنين فرمايشي از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مگر نشنيده اي. آنها از اداي شهادت حق استنکاف کرده و حضرت هر يک از آنها را نفرين کرد. جابربن عبدالله انصاري مي گويد: سوگند به خدا بعد از مدتي من انس بن مالک را ديدم که بيماري برص گرفته بطور که عمامه اش نمي تواند لکه هاي سفيد اين بيماري را از سر و رويش بپوشاند و اشعث نيز طبق نفرين حضرت از هر دو چشم کور شد و مي گفت: سپاس خداوندي را که نفرين علي (عليه السلام) در مورد کوري دو چشم من در دنيا بود و مرا به عذاب آخرت نفرين نکرد که در اين صورت براي هميشه در آخرت عذاب مي شدم. خالدبن يزيد را نيز ديدم که در منزلش مرد خانواده اش د خواستند او را در منزل دفن کنند قبيله کنده با خبر شد و هجوم آوردند و او را به رسم جاهليت کنار در خانه دفن کردند و به مرگ جاهليت دفن شد و اما براء بن عازب معاويه او را حاکم يمن کرد و او در يمن از دنيا رفت همانجايي که از آنجا هجرت کرده بود آن هم در حالي که حاکم و نماينده فرد ظالمي چون معاويه بود.[1] .
جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: امام علي (عليه السلام) براي ما (که جمعيت بسياري بوديم) سخنراني کرد و پس از حمد و ثناي خداوند فرمود: در پيشاپيش شما چهار نفر از اصحاب محمد صلي الله عليه و آله و سلم در اينجا هستند که عبارتند از: انس بن مالک، 2- براء بن غازب انصاري،3اشعث بن قيس، 4- خالدبن يزيد بجلي. سپس د حضرت روبه يک يک اين چهار نفر کرد، نخست از انس بن مالک پرسيد، اي انس مگر تو نشنيده اي که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در حق من فرمود: من کنت مولاه فهذا علي مولاه (کسي که من مولا و رهبر او هستم بداند که علي (عليه السلام) مولا و رهبر او است) چرا امروز گواهي به رهبري من نمي دهي. آنگاه حضرت او را نفرين کرد و گفت: خداوند تو را به بيماري برص (پيسي) مبتلا کند. سپس به اشعث رو کرد، و فرمود: اي اشعث مگر نشنيده اي که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در حق من چنين گفت؟ اما تو اي خالد بن يزيد مگر تو نيز چنين نشنيده اي و تو اي براء بن عازب تو
صفحه 324.