كشاورزي از ديدگاه امام علي











کشاورزي از ديدگاه امام علي



کشاورزان، طبقه مهمي از طبقات جامعه و در زندگي اجتماعي، مؤثّرترين آنهايند.

در روزگار امام علي عليه السلام کشاورزان وسيعترين طبقات بودند و مرکز ثقل جامعه را تشکيل مي دادند، چنان که امروز اين نقش را کارگران بر عهده دارند.

در ميان مشاغل گوناگون، کشاورزي از جمله شغلهاي سخت و طاقت فرساست.

آنان در طول سال، همه روزه در مزرعه و يا در خانه در فراهم کردن ابزار لازم کشاورزي در تلاش اند.

کار کشاورزي در گِرو مساعدت عوامل طبيعي است و در حقيقت او اسير اين عوامل است، از اين رو بايد پيوسته بيدار باشد تا متناسب با شرايط محيط زيست و عوامل جغرافيائي عمل کند،

زيرا وقتي سرنوشت کار او به اين عوامل و عناصر بستگي دارد نمي تواند پديده هاي جهان طبيعت را به دلخواه در اختيار گيرد و بر آنان چيره شود، کوچکترين بي توجّهي و سستي در کار، زيان هاي سنگيني، براي او به بار خواهد آورد.

از اين رو امام علي عليه السلام در حمايت از کشاورزي مي فرمايد:

فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً، أَوْ انْقِطَاعَ شِرْبٍ أَوْ بَالَّةٍ، أَوْ إِحَالَةَ أَرْضٍ اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ يَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ؛

وَلَا يَثْقُلَنَّ عَلَيْکَ شَيْ ءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْکَ فِي عِمَارَةِ بِلَادِکَ، وَتَزْيِينِ وِلَايَتِکَ، مَعَ اسْتِجْلَابِکَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ، وَتَبَجُّحِکَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ،

«پس اگر مردم شکايت کردند، از سنگيني ماليات، يا آفت زدگي، يا خشک شدن آب چشمه ها، يا کمي باران، يا خراب شدن زمين در سيلاب ها، يا خشکسالي، در گرفتن ماليات به ميزاني تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد، و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن، اندوخته اي است که در آباداني شهرهاي تو، و آراستن ولايت هاي تو نقش دارد، و رعيّت تو را مي ستايند، و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهي شد.»[1] .

امام علي عليه السلام به کشاورزي، و کار و توليد و سازندگي بسيار علاقمند بود و سالياني از عمر شريف خود را به اين شغل شريف گذراند، در دوران بيست و پنج سالي که حقّ او را غصب کردند، در مزارع و کشتزارها به توليد محصول و آباداني زمين و حفر چاه براي نيازمندان اشتغال داشت.

در کتاب هاي روايي معتبر، احاديث زيادي از سيره امام علي عليه السلام در تشويق به کشاورزي و درختکاري وارد شده است که به بعضي از آنها اشاره مي کنيم:

1- امام علي عليه السلام در حديثي طولاني مي فرمايد:

اِنَّ مَعَايِشَ الْخَلْقَ خَمْسَةٌ:

اَلْإمَارَةِ وَ الْعَمَارَةِ وَ التِّجَارَةِ وَ الْإجَارَةِ وَ الصَّدَقَاتِ...

وَ اَمَّا وَجْهُ الْعَمَارَةِ فَقُولُهُ تَعَالي:

«هُوَ أنْشَأَکُمْ مِنَ الْأرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فيهَا»[2] .

فَأَعْلَمْنَا سُبْحَانَهُ اَنَّهُ قَدْ اَمَرَهُمْ بِالْعَمَارَةِ، لِيَکُونَ ذلِکَ سَبَباً لِمَعَايِشِهِمْ بِمَا يَخْرُجُ مِنَ الْأرْضِ مِنَ الْحَبِّ وَ الَّثمَرَاتِ وَ مَا شَاکَلَ ذلِکَ مِمَّا جَعَلَهُ اللَّهُ مَعَايِشاً لِلْخَلْقِ

«مردم معاش خود را از چند راه تأمين مي کنند:

پُست هاي دولتي، کارهاي عُمراني و کشاورزي، تجارت، اجاره و صدقات...

امّا کشاورزي، خداوند متعال مي فرمايد:

اوست که شما را پديد آورد و به عمران و آبادي دعوت کرده است.

خداوند متعال از آن رو انسان ها را به عمران و آباداني زمين امر کرده است، تا بهترين راه که کشاورزي است و محصولات آن از قبيل غلاّت، حبوبات و ميوه ها است، تأمين معاش نمايد.»[3] .

2- امام صادق عليه السلام فرموده است:

کانَ أميرُالمُؤْمِنينَ عليه السلام يَکْتُبُ يُوصِي بِفَلاَّحينَ خَيْراً...

«اميرالمؤمنين عليه السلام هميشه به عمال و کارمندانش سفارش کشاورزان را مي نمود...»[4] .

3- و در جاي ديگر مي فرمايد:

مَنْ وَجَدَ ماءَاً وَ تُراباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَابْعَدَهُ اللَّه

«از خوشبختي و سعادت دور و محروم باد، آن کسي که آب و خاک مستعد دارد و با وجود اين، فقير و عقب مانده است.»[5] .

4- در نهج البلاغه هم مي فرمايد:

فَاِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّي عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ

«شما مسئوليد حتي نسبت به سرزمينها و چهارپايان»[6] .

5- در حديث ديگري وارد شده است که:

کانَ أميرالْمُؤْمِنين يَضْرِبُ بِالْمُرِّ وَ يَسْتَخْرِج الْأرَضْ

«علي عليه السلام بيل مي زد و نعمتهاي نهفته در دل زمين را استخراج مي کرد»[7] .

6- امام علي عليه السلام به حفر قنات، اهتمامي خاص داشت تا بدين وسيله، سرزمين ها آباد شود.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

«پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم زميني از (انفال) را در اختيار علي عليه السلام گذاشت و آن حضرت در آن جا قناتي حفر کرد که آب آن، همچون خون گردن شتر فوّاره مي زد، امام عليه السلام نام آنجا را (يَنبُع) نهاد.

آب فراوان اين قنات، مايه نشاط و روشني چشم اهالي آنجا شد

وقتي فردي از آنان به علي عليه السلام به جهت توفيق اين خدمت، بشارت داد.

حضرت در پاسخ فرمود:

(اين قنات وقف زائران خانه خدا و رهگذراني است که از اينجا مي گذرند، کسي حق فروش آب آن را ندارد و فرزندانم هم هرگز آن را به ميراث نمي برند.»[8] .

7- مردي نزد علي عليه السلام يک «وَسَق»[9] هسته خرما ديد، پرسيد:

مقصود از جمع کردن اين همه هسته خرما چيست؟

فرمود:

«همه اينها به اذن الهي، درخت خرما خواهد شد.»

راوي گويد: امام عليه السلام آن هسته ها را کاشت و نخلستاني پديد آمد و آن را وقف کرد.[10] .









  1. نامه 81 / 53 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف.
  2. سوره هود آيه 61.
  3. وسائل الشّيعه ج 12 ص 195.
  4. وسائل الشيعه، ج13، ص216.
  5. بحارالانوار، ج23، ص91.
  6. نهج البلاغه، خطبه 167.
  7. فروع کافي، ج5، ص74؛ بحارالنوار، ج41، ص43.
  8. فروع کافي، ج7، ص543؛ وسائل الشيعه، ج13 ص303.
  9. وَسَق: شصت صاع و هر صاع تقريباً يک من است.
  10. بحارالانوار، ج61، ص33؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج1 ص323.