چاره انديشي نيرنگ آميز در جنگ











چاره انديشي نيرنگ آميز در جنگ



امام در دستيابي به پيروزي، تمام چاره انديشي هايِ خردمندانه را معمول مي داشت. او که پيش تر گفتيم در سياست کشورداري، هرگز به «خدعه و نيرنگ» وَقعي نمي نهاد و در سياست مديريتي، هرگز از آن بهره نمي جست، در نبردها از آن بهره مي گرفت و در اين باره تأکيد مي کرد که:

کن في الحرب بحيلتک أوثق منک بشدّتک.[1] .

در نبرد، بر نيرنگ و حيله ات بيشتر اعتماد کن تا بر توان و نيرويت.

و اين، از جمله تفاوت هاي سياست هاي علوي و اُموي است.

[صفحه 83]

آموزه هاي امام عليه السلام و موارد عيني اين موضوع نيز نشان دهنده ي آن است که «خدعه» در سياست جنگي چاره ي انديشه ي خردمندانه است براي دستيابي به پيروزي و تا حدّ امکان، تن زدن از چنگ زدن به خلافِ واقع. عدي بن حاتم مي گويد که در هنگامه رويارويي نيروها در صفّين، علي عليه السلام با صدايي رسا، آن گونه که اصحاب مي شنيدند، فرمود:

واللَّه لأقتلنّ معاوية و أصحابه.

به خدا سوگند، معاويه و يارانش را خواهم کشت.

آن گاه در پايان کلام، در حالي که صدايش را کوتاه کرده بود، فرمود: «إن شاء اللَّه!». راوي مي گويد، گفتم: «اي امير مؤمنان! شما سوگند ياد کردي و آن گاه، استثنا کردي. چرا؟».امام عليه السلام فرمود:

الحرب خدعة.[2] .

جنگ، نيرنگ است.

امام در برخورد با عمرو بن عبدود نيز از اين شيوه بهره گرفت و با استفاده از فرصتي که با اين شيوه فراچنگ آمده بود، او را از پاي درآورد.

بدين سان، بهره گيري مولا از خدعه نيز همسوي با ارزش ها و کرامت هاي انساني است و از سوي ديگر، روشي کارآمد و دقيق در رزم آوري.


صفحه 83.








  1. ر.ک: ح 509.
  2. ر.ک: ح 510.