تقويت بنيه معنوي











تقويت بنيه معنوي



ترديدي نيست که نيروهاي معنوي و توانِ روحي، در حرکت ها و صحنه آفريني ها نقشي تعيين کننده و شگرف دارد. از اين رو، امام براي قدرت رواني و بنيه ي معنوي و روح سلحشوري نيروهاي رزمي، اهميّت ويژه اي قائل بود و از هر راه ممکن، تلاش مي کرد تا روحيه ي نيروهاي مسلّح را در برخورد با دشمن، تقويت کند و استوارگامي آنان را در برابر دشمن، از طريق افزون سازي روح سلحشوري، ارتقا بخشد. سخنراني هايِ امام در اين زمينه، بسي قابل تأمّل و خواندني است.

سخنراني هايِ آتشين، گفتارهايِ هيجانبار، خطابه هايِ شورانگيز، شعارهاي هيجان آفرينِ امام، ترسيم صحنه هاي دل انگيز فرجام زندگي، تبيين جايگاه نهايي رزم آوران در فراسوي زندگي، همه و همه، در جهت فراهم آوردن و گستراندن چنين حالت هايي بوده است.

امام، چون نيروهايِ نبردکننده را سامان مي داد، با خطابه هايي در اوج بلاغت و ستيغ

[صفحه 81]

فصاحت، چنان زودگذري و ناهنجاري زندگي دنيوي را تصوير مي کرد و در برابر آن، والايي و عظمت آخرت را بيان مي کرد که گاه، تأثير آن در نيروها تا زمان هايي طولاني بر جاي مي ماند؛ و چنين است که در بسياري از آنان، سر از پا نشناختگي، ايثارگري، رزم آوري، بُرنادلي و شورآفريني، آميزه ي زندگي آنها،و استوار گامي، شکن ناپذيري و رويارويي دليرانه با دشمن، آميخته ي حرکت آنها بود.

ايجاد روحيه ي «شهادت طلبي» در ياران علي عليه السلام که بي گمان، در اثر خطابه ها و آموزه هاي والايِ حضرت بود، شگفت آور است.

از جمله ي شيوه هاي شايان توجّه علي عليه السلام در نبرد، توجّه به نقش «تلقين» است که امام، براي افزون سازي نيروي معنوي مجاهدان، از آن بهره مي گرفت و آن را بدانها توصيه مي کرد. امام، درباره ي تجربه ي شخصي خود به فرزندش محمّد بن حنفيه مي گويد:

انّني لم ألقِ أحداً إلّا حدّثتني نفسي بقتله، فحدّث نفسک بعون اللَّه بظهورک عليهم.[1] .

من با کسي [در جنگ] رو در رو نشدم، جز آن که به خودم کُشتن او را تلقين مي کردم. پس پيروزي بر آنان را با کمک الهي، به خود تلقين کن.

از سوي ديگر،امام نشان مي دهد که تلقين ضعف و هراس و توانمندي حريف، از جمله موجبات درهم ريختگي صفوف و شکست از حريف است. از امام عليه السلام سؤال کردند:

بأيّ شي ءٍ غلبت الأقران؟

چگونه بر هماوردان، پيروز گشتي؟

امام در پاسخ فرمود:

[صفحه 82]

ما لقيت رجلاً إلا أعانني علي نفسه.[2] .

کسي را نديدم، جز آن که مرا بر خود،ياري داد.

يکي ديگر از راه هاي تقويت بنيه ي معنوي، ترسيم بس گوياي فرجام شوم دنيوي و اخروي تن زدن از نبرد با دشمن و فرار از صحنه ي جنگ، توسط علي عليه السلام بود، که از جمله روش هاي مقاوم سازي رواني مجاهدان در سياست هاي نظامي علوي است.

افزون بر آنچه ياد شد، امام بر اين نکته تأکيد مي کرد که فرماندهان، هرگز آنچه از واقعيت وضع حاکم که تأثير سوء در روح و روان رزم آوران دارد، افشا نکنند. امام در هنگامه ي صفّين و در دشوارترين حالت هاي رويارويي، براي يکي از فرماندهان، وضع آينده ي درگيري و فرجام آن را ترسيم مي کند و نشان مي دهد که رويارويي آينده، چه سان سنگين، دشوار و از بين برنده ي نيروهاست؛ امّا تأکيد مي کند که اين حقيقت، بايد در گنجينه ي سينه ات بماند و به گوش سپاه نرسد.


صفحه 81، 82.








  1. ر ک: ح 499.
  2. نهج البلاغه، حکمت 318.