اشعار يوسفعلي ميرشکاک
ماه صد آئينه دارد نيمه شبها در غديرروزها مي گسترد خورشيد، خود را برغديرپيش چشم آسمان، پيشاني باز عليآفتاب روي زهرا در پس معجر غدير
پيش چشم آسمان، پيشاني باز عليآفتاب روي زهرا در پس معجر غدير