اشعار حاج غلامرضا سازگار
غدير حاصل تبليغ انبيا همه عمر غدير يک سند زنده، يک حقيقت محض غدير صفحه ي تاريخ وال من والاه [صفحه 331] هنوز لاله ي «اکملت دينکم» رويد هنوز خواجه ي لولاک را نِداست بلند بگو که خصم شود منکر غدير، چه باک چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش
غدير عيد همه عُمْر با علي بودن
غدير آينه دار علي ولي اللَّه ست
غدير نقش ولاي علي به سينه ي ماست
غدير از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدير آيه ي توبيخ عاد من عاداست
هنوز طوطي «اتممت نعمتي» گوياست
که هر که را که پيمبر منم، علي مولاست
که آفتاب، به هر سو نظر کني پيداست
خلافتي که دوامش به کشتن زهراست
صفحه 331.