سخنراني پيامبر











سخنراني پيامبر[1]



.

سخنراني تاريخي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در غدير که حدود يک ساعت طول کشيد در يازده بخش قابل ترسيم است:

حضرت در اولين بخش سخن، به حمد و ثناي الهي پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالي را ذکر فرمودند، و بعد از آن به بندگي خود در مقابل ذات الهي شهادت دادند.

در بخش دوم، سخن را متوجه مطلب اصلي نمودند و تصريح کردند که بايد فرمان مهمي درباره ي علي بن ابي طالب ابلاغ کنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهي را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.

در سومين بخش، امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا اعلام فرمودند تا همه ي طمعها يکباره قطع شود. از نکات مهم در سخنراني حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه ي انسانها و در طول زمانها و در همه ي مکانها و نفوذ کلماتشان در جميع امور بود، و نيابت تام ائمه عليهم السلام را از خدا و رسول در حلال و حرام و جميع اختيارات اعلام فرمودند.

در بخش چهارم خطبه، پيامبر صلي اللَّه عليه و آله با بلند کردن و معرفي اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ

[صفحه 51]

عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»: «هر کس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام اين علي هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا دوست بدار هر کس علي را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و ياري کن هر کس او را ياري کند، و خوار کن هر کس او را خوار کند».

سپس کمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه عليهم السلام اعلام فرمودند و بعد از آن، خدا و ملائکه و مردم را بر ابلاغ اين رسالت شاهد گرفتند.

در بخش پنجم حضرت صريحاً فرمودند: «هر کس از ولايت ائمه عليهم السلام سر باز زند اعمال نيکش سقوط مي کند و در جهنم خواهد بود». بعد از آن شمه اي از فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام را متذکر شدند.

مرحله ي ششم از سخنان پيامبر صلي اللَّه عليه و آله جنبه ي غضب الهي را نمودار کرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از اين آيات عده اي از اصحاب من هستند که مأمور به چشم پوشي از آنان هستم، ولي بدانند که خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم پوشي از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست».

سپس به امامانِ گمراهي که مردم را به جهنم مي کشانند اشاره کرده فرمودند: «من از همه ي آنان بيزارم». اشاره ي رمزي هم به «اصحاب صحيفه ي ملعونه» داشتند و تصريح کردند که بعد از من مقام امامت را غصب مي کنند و سپس غاصبين را لعنت کردند.

در بخش هفتم، حضرت تکيه ي سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقيم در سوره ي حمد شيعيان اهل بيت عليهم السلام هستند».

سپس آياتي از قرآن درباره ي اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمدعليهم السلام تفسير فرمودند. آياتي هم درباره ي اهل جهنم تلاوت کردند و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معني کردند.

در بخش هشتم مطالبي اساسي درباره ي حضرت بقية اللَّه الاعظم حجة بن الحسن

[صفحه 52]

المهدي ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره کردند و آينده اي پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل اللَّه فرجه را به جهانيان مژده دادند.

در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بيعت با خودم و سپس بيعت با علي بن ابي طالب دعوت مي کنم. پشتوانه ي اين بيعت آن است که من با خداوند بيعت کرده ام، و علي هم با من بيعت نموده است؛ پس اين بيعتي که از شما مي گيرم از طرف خداوند و بيعت با حق تعالي است.

در دهمين بخش، حضرت درباره ي احکام الهي سخن گفتند که مقصود بيانِ چند پايه ي مهم عقيدتي بود: از جمله اينکه چون بيان همه ي حلالها و حرامها توسط من امکان ندارد، با بيعتي که از شما درباره ي ائمه عليهم السلام مي گيرم حلال و حرام را تا روز قيامت بيان کرده ام، زيرا علم و عمل آنان حجت است. ديگر اينکه بالاترين امر به معروف و نهي از منکر، تبليغ پيام غدير درباره ي امامان عليهم السلام و امر به اطاعت از ايشان و نهي از مخالفتشان است.

در آخرين مرحله ي خطابه، بيعتِ لساني انجام شد و حضرت فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بيعت با دست، از زبانهاي شما اقرار بگيرم». سپس مطلبي را که مي بايست همه ي مردم به آن اقرار مي کردند تعيين کردند که خلاصه ي آن اطاعت از دوازده امام عليهم السلام و عهد و پيمان بر عدم تغيير و تبديل و بر رساندن پيام غدير به نسلهاي آينده و غائبان از غدير بود. در ضمن بيعت با دست هم حساب مي شد زيرا حضرت فرمودند: «بگوئيد با جان و زبان و دستمان بيعت مي کنيم».

کلمات نهايي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله دعا براي اقرارکنندگان به سخنانش و نفرين بر منکرين اوامر آن حضرت بود و با حمد خداوند خطابه ي حضرت پايان يافت.



صفحه 51، 52.





  1. بحارالانوار: ج 37 ص 201 تا 207. اثبات الهداة: ج 2 ص 114، ج 3 ص 558.