اشاره به كارشكنيهاي منافقين











اشاره به کارشکنيهاي منافقين



اي مردم، «ايمان آوريد به خدا و رسولش و به نوري که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنيم وجوهي را و آن صورتها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنيم».[1] به خدا قسم، از اين آيه قصد نشده مگر قومي از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان مي شناسم ولي مأمورم از آنان پرده پوشي کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب يا بغض نسبت به علي مي يابد.

اي مردم، نور از جانب خداوند عزوجل در من نهاده شده[2] و سپس در علي بن ابي طالب و بعد در نسل او تا مهدي قائم که حق خداوند و هر حقي که براي ما باشد

[صفحه 177]

مي گيرد،[3] چرا که خداوند عزوجل ما را بر کوتاهي کنندگان و بر معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان از همه ي عالميان حجت قرار داده است.[4] .

اي مردم، شما را مي ترسانم و انذار مي نمايم که من رسول خدا هستم و قبل از من پيامبران بوده اند، آيا اگر من بميرم يا کشته شوم شما عقب گرد مي نمائيد؟ هر کس به عقب برگردد به خدا ضرري نمي رساند، و خداوند به زودي شاکرين و صابرين را پاداش مي دهد. بدانيد که علي است توصيف شده به صبر و شکر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنين اند.

اي مردم، با اسلامتان بر من منت مگذاريد، بلکه بر خدا هم منت نگذاريد، که اعمالتان را نابود مي نمايد و بر شما غضب مي کند و شما را به شعله اي از آتش و مس (گداخته) مبتلا مي کند، پروردگار شما در کمين است.[5] .

اي مردم، بعد از من اماماني خواهند بود که به آتش دعوت مي کنند و روز قيامت کمک نمي شوند. اي مردم، خداوند و من از آنان بيزار هستيم. اي مردم، آنان و يارانشان و تابعينشان و پيروانشان در پائين ترين درجه ي آتش اند و چه بد است جاي متکبران. بدانيد که آنان «اصحاب صحيفه»[6] هستند، پس هر يک از شما در صحيفه ي خود نظر کند.

راوي مي گويد: وقتي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله نام «اصحاب صحيفه» را آورد اکثر مردم منظور حضرت از اين کلام را نفهميدند و برايشان سؤال انگيز شد و فقط عدّه ي کمي مقصود حضرت را فهميدند.

[صفحه 178]

اي مردم، من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثتِ آن در نسل خودم تا روز قيامت به وديعه مي سپارم، و من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غائب و بر همه ي کساني که حضور دارند يا ندارند و به دنيا آمده اند يا نيامده اند. پس حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند.

و به زودي امامت را بعد از من به عنوان پادشاهي و با ظلم و زور[7] مي گيرند. خداوند غاصبين و تعدي کنندگان را لعنت کند. و در آن هنگام است- اي جن و انس-[8] که مي ريزد براي شما آنکه بايد بريزد و مي فرستد بر شما شعله اي از آتش و مس (گداخته) و نمي توانيد آن را از خود دفع کنيد.[9] .

اي مردم، خداوند عزوجل شما را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبيث را از پاکيزه جدا کند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمي کند.

اي مردم، هيچ سرزمينِ آبادي[10] نيست مگر آنکه در اثر تکذيبِ (اهل آن آيات الهي را) خداوند قبل از روز قيامت آنها را هلاک خواهد کرد و آن را تحت حکومت حضرت مهدي خواهد آورد، و خداوند وعده ي خود را عملي مي نمايد.[11] .

اي مردم، قبل از شما اکثر پيشينيان هلاک شدند، و خداوند آنها را هلاک نمود[12] و اوست که آيندگان را هلاک خواهد کرد. خداي تعالي مي فرمايد: «أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ اْلآخَرينَ، کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبينَ»،[13] «آيا ما پيشينيان را هلاک نکرديم؟ آيا در پي آنان ديگران را نفرستاديم؟ ما با مجرمان چنين مي کنيم. واي

[صفحه 179]

بر مکذبين در آن روز».

اي مردم، خداوند مرا امر و نهي نموده است، و من هم به امر الهي علي را امر و نهي نموده ام، و علم امر و نهي نزد اوست.[14] پس امر او را گوش دهيد تا سلامت بمانيد، و او را اطاعت کنيد تا هدايت شويد و نهي او را قبول کنيد تا در راه درست باشيد، و به سوي مقصد و مراد او برويد و راههاي بيگانه، شما را از راه او منحرف نکند.



صفحه 177، 178، 179.





  1. اشاره به آيه ي 47 از سوره ي نساء. کلمه ي «طمس» بمعناي محو کردنِ نقش و نگار يک تصوير است. در اينجا (طبق احاديث) کنايه از محو هدايت از قلب و برگرداندن آن به گمراهي است. درباره ي جمله ي «پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب يا بغض نسبت به علي مي يابد» در قسمت دوم از بخش هشتم توضيح داده شده است.
  2. «مسلوک» يعني داخل شده، و در «ب» مسبوک به معني قالب ريزي شده است.
  3. «د»: و حق هر مؤمني را مي گيرد.
  4. «ج»:... مهدي قائم که مي گيرد حق خداوند و هر حقي که براي ما باشد با کشتنِ کوتاهي کنندگان و معاندان و مخالفان و خائنان و گنهکاران و ظالمان و غاصبان.
  5. «ه»: درباره ي ما بر خداوند منت مگذاريد در آنچه خداوند کلام شما را نمي پذيرد و بر شما غضب مي کند و شما را به شلاق عذاب گرفتار مي نمايد.
  6. اشاره ي حضرت به «صحيفه ي ملعونه ي اول» است که پنج نفر از رؤساي منافقين در حجة الوداع در کعبه آن را امضا کرده بودند و خلاصه اش اين بود که نگذارند خلافت بعد از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله به اهل بيتش برسد. در اين باره به قسمت دوم از بخش سوم اين کتاب مراجعه شود.
  7. کلمه ي «اغتصاب» بمعني گرفتن با ظلم و اجبار است.
  8. کلمه ي «الثقلان» به عنوان جن و انس ترجمه شده است.
  9. اشاره به آيات 31 و 35 سوره ي الرحمن است.
  10. کلمه ي «قرية» بمعني روستا و بمعناي آبادي آمده است که در اين مورد دومي مناسب تر است.
  11. «الف» و «د»: اي مردم، هيچ سرزمين آبادي نيست مگر آنکه خداوند به خاطر تکذيبش آن را هلاک مي کند، و همچنان بوده که آبادي ها را هلاک نموده در حالي که ظالم بودند چنان که خداوند تعالي (در قرآن) ذکر فرموده است. و اين علي امام و صاحب اختيار شما است و او وعده گاه الهي است و خداوند وعده اش را عملي مي کند.
  12. «ج» و «ه»: به خدا قسم، پيشينيان را به خاطر مخالفت با انبيائشان هلاک نمود.
  13. سوره ي مرسلات: آيات 16 تا 19.
  14. «الف»: پس او امر و نهي را از طرف پروردگارش مي داند. «د»: و امر و نهي از طرف خداوند عزوجل بر عهده ي اوست.