اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام











اعلان رسمي ولايت و امامت دوازده امام



اي مردم، اين مطلب را درباره ي او بدانيد و بفهميد، و بدانيد که خداوند او را براي شما صاحب اختيار و امامي قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيکي، و بر روستايي و شهري، و بر عجم و عرب، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفيد و سياه. بر هر يکتا پرستي[1] حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهي است.[2] خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزيده است.

اي مردم، اين آخرين باري است که در چنين اجتماعي بپا مي ايستم. پس بشنويد و اطاعت کنيد و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سر تسليم فرود آوريد، چرا که خداوند عزوجل صاحب اختيار شما و معبود شما است، و بعد از خداوند رسولش و پيامبرش که شما را مخاطب قرار داده،[3] و بعد از من علي صاحب اختيار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزي که خدا و رسولش را ملاقات خواهيد کرد.

حلالي نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) حلال کرده باشند، و حرامي نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به

[صفحه 170]

من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام.

اي مردم، علي را (بر ديگران) فضيلت دهيد. هيچ علمي نيست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمي را که آموخته ام در امام المتقين جمع نموده ام،[4] و هيچ علمي نيست مگر آنکه آن را به علي آموخته ام. اوست «امام مبين» که خداوند در سوره ي يس ذکر کرده است: «وَ کُلَّ شَيْي ءٍ اَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ»،[5] «و هر چيزي را در امام مبين جمع کرديم».

اي مردم، از او (علي) به سوي ديگري گمراه نشويد، و از او روي بر مگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست که به حق هدايت نموده و به آن عمل مي کند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهي مي نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده اي او را مانع نمي شود.

او (علي) اول کسي است که به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچکس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاري کرد. اوست که با پيامبر خدا بود در حالي که هيچکس از مردان همراه او خدا را عبادت نمي کرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول کسي است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالي که جانش را فداي من کرده بود در جاي من خوابيد.

اي مردم، او را فضيلت دهيد که خدا او را فضيلت داده است، واو را قبول کنيد که خداوند او را منصوب نموده است.

اي مردم، او از طرف خداوند امام است،[6] و هر کس ولايت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمي پذيرد و او را نمي بخشد. حتمي است بر خداوند که با کسي که با او مخالفت نمايد چنين کند و او را به عذابي شديد تا ابديت و تا آخر روزگار معذب

[صفحه 171]

نمايد. پس بپرهيزيد از اينکه با او مخالفت کنيد[7] و گرفتار آتشي شويد که آتشگيره ي آن مردم و سنگها هستند و براي کافران آماده شده است.

اي مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه ي مخلوقين از اهل آسمانها و زمين هستم. هر کس در اين مطالب شک کند مانند کفر جاهليت اول کافر شده است. و هر کس در چيزي از اين گفتار من شک کند در همه ي آنچه بر من نازل شده شک کرده است، و هر کس در يکي از امامان شک کند در همه ي آنان شک کرده است، و شک کننده درباره ي ما در آتش است.[8] .

اي مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزاني داشته که منتي از او بر من و احساني از جانب او به سوي من است. خدايي جز او نيست. حمد و سپاس از من بر او تا ابديت و تا آخر روزگار و در هر حال.

اي مردم، علي را فضيلت دهيد[9] که او افضل مردم بعد از من از هر مرد و زن است تا مادامي که خداوند رزق و روزي را نازل مي کند و خلق باقي هستند. ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است کسي که اين گفتار مرا رد کند و با آن موافق نباشد. بدانيد که جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براي من آورده است[10] و مي گويد:

«هرکس با علي دشمني کند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد». هر کس ببيند براي فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد که با علي مخالفت کنيد و در نتيجه قدمي بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مي دهيد آگاه است.

اي مردم، او (علي) «جنب اللَّه»[11] است که خداوند در کتاب عزيزش ذکر کرده و

[صفحه 172]

درباره ي کسي که با او مخالفت کند فرموده است: «اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلي ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ اللَّهِ»،[12] «اي حسرت بر آنچه درباره ي جنب خداوند تفريط و کوتاهي کردم».

اي مردم، قرآن را تدبر نمائيد و آيات آن را بفهميد و در محکمات آن نظر کنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن[13] آن را براي شما بيان نمي کند[14] و تفسيرش را برايتان روشن نمي کند مگر اين شخصي که من دست او را مي گيرم و او را بسوي خود بالا مي برم و بازوي او را مي گيرم و با دو دستم او را بلند مي کنم و به شما مي فهمانم که: «هر کس من صاحب اختيار اويم اين علي صاحب اختيار او است»، و او علي بن ابي طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عزوجل است که بر من نازل کرده است.

اي مردم، علي و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است.[15] .

هر يک از اين دو از ديگري خبر مي دهد و با آن موافق است. آنها از يکديگر جدا نمي شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانيد که آنان امين هاي خداوند بين مردم و حاکمان او در زمين هستند.[16] .

بدانيد که من ادا نمودم، بدانيد که من ابلاغ کردم، بدانيد که من شنوانيدم، بدانيد که من روشن نمودم،[17] بدانيد که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزوجل مي گويم، بدانيد که اميرالمؤمنيني جز اين برادرم نيست.[18] بدانيد که اميرالمؤمنين بودن بعد از من براي احدي جز او حلال نيست.

[صفحه 173]



صفحه 170، 171، 172، 173.





  1. «ج» و «ه»: بر هر موجودي.....
  2. «ب»: هر کس تابع او باشد و او را تصديق نموده اطاعت نمايد مأجور است.
  3. منظورِ حضرت از اين کلام، خودشان مي باشند.
  4. «أحصاه» به معناي «عَدَّه و ضَبَطَه» است. براي تقريب ذهن از کلمه ي «جمع و جمع آوري» استفاده شد.
  5. سوره ي يس: آيه ي 12.
  6. «ب»: او به امر خداوند امام است.
  7. «د»: بپرهيزيد از اينکه با من مخالفت کنيد.
  8. «الف» و «ج» و «د»: هر کس در چيزي از اين گفتار من شک کند در همه ي آن شک کرده است و شک کننده ي در آن در آتش است. «ه»: هر کس در چيزي از گفتار من شک کند در همه ي آن شک کرده است... لازم به تذکر است که منظور از «کفر جاهليت اول» احتمالاً اشاره به شديدترين درجات کفر جاهلي باشد.
  9. «ب»: اي مردم، خداوند علي بن ابي طالب را بر همه ي مردم فضيلت داده است.
  10. «ج» و «ه»: گفتار من از جبرئيل و قول جبرئيل از خداوند عزوجل است.
  11. «جنب» يعني کنار و جهت و ناحيه. شايد مراد در اينجا شدت ارتباط اميرالمؤمنين عليه السلام با خداست.
  12. سوره ي زمر: آيه ي 56.
  13. «زواجر» بمعني باطنها و ضميرها و نيز بمعني نهي ها آمده است، و معناي اول با عبارت تناسب بيشتري دارد.
  14. «د»: به خدا قسم او به عنوان نوري واحد براي شما بيان کننده است.
  15. اشاره به حديث «إني تارک فيکم الثقلين، کتاب الله و عترتي» است.
  16. «ج»: اين امري از جانب خداوند در خلقش و حُکم او در زمين است.
  17. «ج»: بدانيد که من نصيحت نمودم.
  18. «الف» و «ب» و «د»: بدانيد که «اميرالمؤمنين» جز اين برادرم نيست.