خطبه اكثم بن صيفي (قبل از اسلام)












خطبه اکثم بن صيفي (قبل از اسلام)



اين خطبه از اکثم بن صيفي يکي از خطيبان برجسته و نامدار عصر جاهليت است:

اسمعوا وعوا، و تعلمو، تعلموا، و تفهموا تفهموا، ليل داج، و نهار ساج، والارض مهاد، و الجبال اوتاد، و الاولون کاالاخرين، کل ذلک بلاء، فصلوا ارحامکم، و اصلحوا ارحامکم، فهل رايتم من هلک رجع، او ميتا نشر، الدار امامکم، و الظن کما تعلمون.

اين خطبه بنام قس بن ساعده ثبت شده است که او نيز از سرآمدان عصر جاهليت بوده است، که حتي پيغمبر وي را ستوده است: اسمعوا و عوا، من عاش مات و من مات فات، و کل ما هو آت غريب، ليل داج، و سماء ذات ابراج، بحار تزخر، و نجوم تزهر، وضوء و ظلام، و بر و آثام، و مطعم و مشرب، و ملبس و مرکب، مالي اري الناس يذهبون و لا يرجعون؟...

البته در قضاوت نبايد انصاف را از دست داد و به تعصب گرائيد. در ميان گفتار اين سخنرانان جملات زيبايي ديده مي شود، حتي معاني دلکشي، اما با چند جمله ي زيبا و چند عبارت فصيح نمي توان به جنگ کسي رفت که تمام سخنانش فصيح و گفتارش بليغ و معانيش زيباست. البته براي عرب بدوي که رشد خطب را در نيافته و سخنان علي را هنوز نشنيده، شايد کلمات مسجع و جملات کوتاه قس بن ساعده و اکثم بن صيفي و نظاير آنان را مي پسنديده، و احيانا مجذوب مي شده، ولي سخنان محدود آنها کجا و وسعت بيان و قدرت ترکيب جملات و تنوع موضوعات و رعايت محسنات، و تراوش معاني مختلف و مفاهيم گوناگون علي کجا، حتي در عصر فلسفه يونان و در عمر طلاقت عرب.

کدام مستمع است که با استماع الفاظي چند فشرده، و غالبا داراي غرابت و تعقيد و اختصاري نامطلوب و در حکم رمز و ايماء قانع شود، و تحت تاثير قرار گيرد و نتيجه اي که از خطبه منظور است حاصل گردد؟

چنانچه مکرر اشاره شد، شرح محاسن سخنان امام و مقايسه با يک يک سخنوران را کتابي نه، بلکه کتابهايي کافي نخوانده بود و بهتر همان است که به جزئيات نپرداخته، بحثي کلي در اين باره نموده و مقال را خاتمه دهيم، باشد که اگر توفيقي حاصل شد، کتابي را در اين خصوص ترتيب دارد.