غدير و مسئله ولايت
«و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله» مسئله ي حکومت، اساس قضاياي همه ي پيغمبران بوده است... پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حاکم بود... و با نصب ولي، با نصب حاکمي و تعيين آن کسي که مي توانست سر رشته ي اين کار بشود، جلوي اين پندار در عالم قانون گذاري، گرفته شد. اساس قضيه هم اين است که قانوني وجود داشته باشد، لذا فرمود: «اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم». از حالا به بعد که ولايت، معين و تکليف حکومت و سرپرستي و اراده و زمامداري کشوري معلوم شده ديگر از دشمن خارجي نترسيد. «و اخشوني» حالا از من [صفحه 57] بترسيد. ترس از خدا يعني چه؟ يعني حالا مواظب خودتان، مواظب دل و جان و عمل خودتان، مواظب تقواي خودتان و ثابت و استقامتي که از هر انساني در اين راه، متوقع است باشيد. «اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي» روز غدير، چنين روزي است. ولايت، يعني حکومت الهي، که هيچ اثري از خودپرسنتي، سلطنت و اقتدار خودخواهانه در آن وجود ندارد، اگر وجود پيدا کرد، ولايت نيست. ولايت، يعني حکومتي که در ان در عين وجود اقتدار، در عين وجود عزت يک حاکم و جزم و عزم و تصميم قاطع يک حاکم، هيچ نشانه اي از استبداد و خودخواهي و خودرايي و زياده طلبي و براي خودطلبي و اينها نيست. اين، آن نشانه ي اصلي براي اين حکومت است. اگر ولايت اسلامي باشد، زندگي زير سايه ي اميرالمومنين عليه السلام، براي همه حاصل خواهد شد. [صفحه 58]
غدير در آثار اسلامي ما به «عيدالله الاکبر»، «يوم العهد المعهود» و «يوم الميثاق الماخوذ» تعبير شده است. اين تعبيرات که نشان دهنده ي يک تاکيد و اهتمامي به اين روز شريف است. خصوصيتش در مسئله ي ولايت است. آن چيزي که در اسلام ضامن اجراي احکام است، حکومت اسلامي و حاکميت احکام قرآن است و الا اگر آحاد مردم با ايمان و عقيده و عمل شخصي داشته باشند، ليکن حاکميت (چه در مرحله اجرا) در دست ديگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن ديگران بستگي دارد...
صفحه 57، 58.