جهاد در راه استقرار حق و عدالت
براي نيل به اين اهداف، پيکار مشروع و عادلانه است، هر چند که به طور کامل به نابودي ارتشي که در برابر آن قرار گرفته، منجر شود. ظلم به هر حال ظلم است، قطع نظر از نوع، وعدهي کساني که از آن پيروي ميکنند. هر گاه ارتش بزرگي به عمد يک انسان بيگناه را به قتل برساند و بر اين امر ناروا اصرار بورزد، پيکار با آن تا نابودي کاملش مشروع است. مولا علي (ع) ميفرمايد: اللهم اني استعديک علي قرشي و من اعانهم، فاهم قطعوا رحمي، و صغروا عظيم منزلتي، و اجمعوا علي منازعتي امرا هولي، ثم قالوا: الا ان في الحق ان تاخذه و في الحق ان تترکه. فخر جوا يجرون حرمه رسول الله،- صلي الله عليه و آله- [صفحه 66] کما تجر الامه عند شرائها، متوجهين بها الي البصره، فحبسا نساء هما في بيوتها و ابرزا حبيس رسول الله «صلي الله عليه و آله» لهما و لغيرهما،... «بار خدايا از تو براي مقابله با قبيلهي قريش و همدستانش ياري ميجويم، که آنان پيوند خويشاوندي با مرا گسستند و مقام بلند مرا بيارج پنداشتند و براي پايمال کردن حق من تباني نمودند. سپس گفتند: روزي به حق، خلافت را پذيرفتي، و امروز حق آن است که آن را واگذاري. پس خروج کردند و ناموس رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را به سان کنيزي که از بازار ميخرند، به دنبال خود به بصره کشاندند، آن دو (طلحه و زبير) زنان خود را در خانه نشاندند و بانوي خانهي رسول خدا را به خود و ديگران نشان دادند. در سپاهي که يک تن از آنها هم نبود که آزادانه و به دلخواه به من اظهار اطاعت ننموده و بيعت خود را تقديم نداشته باشد... باري، بر کارگزار من در بصره و خزانهداران بيت المال مسلمانان و مردمان ديگر فرود آمدند و برخي را با رنج و آزار و گروهي را با نيرنگ و خيانت به قتل رساندند... به خدا سوگند اگر از مسلمانان تنها يک تن بيگناه را به عمد ميکشتند، مجاز بودم که همه آن سپاه را به قتل برسانم. چرا که آنان در اين جنايت حضور داشتند بيآنکه با دست و زبان از آن جلوگيرند. چه رسد به آنکه از مسلمانان گروهي را به تعداد خود به خاک افکنده باشند.»[1]. [صفحه 67]
پيکار، هدف نيست، بلکه وسيلهاي است براي تحقق اهدافي چون برقرار کردن عدالت، و پايان بخشيدن به تمام انواع ستمهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و انساني.
صفحه 66، 67.