حسد
[صفحه 88] علي عليهالسلام فرمود: صحه الجسد، من قله الحسد. صحت بدن از کمي حسد است. [صفحه 89]
حسد آنست که کسي ميل نداشته باشد ديگري داراي مزيت و نعمتي باشد و بخواهد که آن نعمت و مزيت از او سلب گردد. به کسي که اين صفت در او بسيار باشد «حسود» ميگويند. آدم حسود جز اينکه به روح خود رنج و عذاب دهد و در نتيجه پيکر خود را بيمار کند کاري از او ساخته نيست. آدم حسود خواه ناخواه شناخته ميشود و در انظار خوار و بيمقدار ميگردد. کسي که اين خصلت ناپسند در او پديد آمد، بايد به فکر چاره افتد و تا خود را بيچاره و دستگير اين مرض نکرده به حال سلامت برگردد. آدم حسود اگر قدري فکر کند ميفهمد که راه غلطي در پيش گرفته و با سلامتي خويش بازي مينمايد. بر فرض که مقام و مزيت طرف او که «محسود» ناميده ميشود گرفته شود به حسود چه خيري ميرسد و چه نتيجهاي به حال او دارد. آدم عاقل و نظر بلند بدون اينکه به اطراف و مردم ديگر با نظر حسادت بنگرد، در صدد ترقي و پيشبرد مقاصد خويش ميباشد و کاري به کار ديگران ندارد و از اين جهت هدف خود را دنبال ميکند و غالبا توفيق حاصل مينمايد.
صفحه 88، 89.