نياز طبقات جامعه به يکديگر
پايداري و ادامهي حيات ملت و ارتش، بستگي به گروه سوم دارد [صفحه 31] که قاضيان عدالت و کارمندان دولت و دبيران ناميده ميشوند. زيرا قاضيان عدالت، عهدهدار تنظيم روابط حقوقي اجتماع و همچنين مشغول حل و فصل اختلافات و دعاوي ميباشند و کارمندان مسئول تامين منافع مردمند و دبيران و نويسندگان نيز- که مورد اعتماد هستند- کليهي مسائل عمومي مملکت يا مسائل سري از زير دست آنان ميگذرد. قوام و حيات کليه طبقات مردم، بستگي به وجود بازرگانان و صنعتگران دارد که: الف. مسئول فراهم کردن کليه وسائل زندگي مردم و تهيه نيازمنديهاي آنان هستند. ب. با پشتکار و ادامهي تجارت خود، مايهي رونق بازار و کسب و کار ميشوند. ج. متکفل کارهايي هستند که از ديگران ساخته نيست و فقط به وسيله ايشان ميسر ميباشد. سپس طبقهي محروم جامعه مطرح است که بايد به حق و شايسته: الف. به کليه افراد آن طبقه ياري و مساعدت نمود. ب. مخارج و نيازمنديهاي زندگي آنان را تهيه کرد.
62- ملت بدون چنان ارتشي نميتواند به حيات خود ادامه دهد. قوام ارتش نيز به بودجهاي است که خداوند آن را در بيت المال مشخص کرده است که بوسيلهي آن بودجه مردم ميتوانند با فراهم کردن قدرت کافي به جهاد با دشمنان بشتابند و همچنين از آن بودجه، زندگي خود را اصلاح و بقيه نيازمنديهاي خود را تهيه کنند.
صفحه 31.