اسناد نهجالبلاغه از ديدگاه ابن ابيالحديد معتزلي
[صفحه 40] انشا گرديده و به امام علي عليهالسلام نسبت داده شده و در حقيقت سخن او نميباشد.!!! اينگونه افراد کساني هستند که چشمانشان در اثر عصبيت و عناد کور گشته و از صراط مستقيم منحرف شدهاند و هيچگونه اطلاع و آشنائي با شيوههاي سخن گفتن ندارند و من با مختصر سخني اشتباه آنان را روشن مينمايم و ميگويم: شما که در نهجالبلاغه تشکيک ميکنيد، از دو حال خارج نيست يا اينکه ميگوئيد تمام نهجالبلاغه ساختهي ديگران است، يا برخي از آن: (صورت اول) قطعا باطل است چونکه صحت اسناد بعضي از آن به اميرالمومنين عليهالسلام به تواتر ثابت شده است و ما به آن يقين داريم. و تمام يا اکثر محدثان و تاريخ نويسان غير شيعه بسياري از خطبههاي نهجالبلاغه را نقل کردهاند و چونکه شيعه نيستند نميتوان به آنها غرض ورزي خاصي را نسبت دهيم. (و اما صورت دوم) و ادعاي اينکه بخشي از نهجالبلاغه گفتههاي امام علي عليهالسلام نيست، اين احتمال نيز نادرست است زيرا کسي که با سخنراني و خطابه مانوس باشد و ذوق ادبيات عربي داشته و از علم بيان چيزي بداند حتما ميان کلام فصيح و غير آن و همچنين ميان کلام فصيح و فصيحتر فرق ميگذارد و اگر کتابي به دستش رسد که در آن سخنان جمعي از گويندگان مشهور يا سخنان فقط دو نفر از آنان نوشته [صفحه 41] شده باشد حتما ميان آن دو سخن فرق ميگذارد و شيوهي سخن گفتن هر کدام را ميشناسد، مثلا اگر در لابهلاي ديوان شعر ابي تمام کسي ابياتي را از پيش خود اضافه کند، افراد با ذوق و شعر شناس به راحتي آن اشعار دخيل را تشخيص ميدهند. و اگر شما در نهجالبلاغه دقت کنيد خواهيد ديد تمام آن همچون آب زلال واحد و با يک شيوه و يک نفس گفته شده و همانند جسم بسيطي است که ماهيت تمام اجزاء آن يکسان است. نهجالبلاغه نظير قرآن عزير اول آن همانند وسطش و وسط آن همچون آخرش و هر آيهاي از آن در فن فصاحت و راه و روش و نظم سخنراني همچون ديگر آيات و سورهها است و اگر برخي از خطبههاي نهجالبلاغه ساختگي و فقط قسمتي از آن، سخنان علي عليهالسلام بود هرگز اينگونه يکنواخت نبود. بنابراين با اين دليل واضح و روشن ثابت شد کساني که گمان ميکنند تمام نهجالبلاغه يا بخشي از آن ساختگي است، در گمراهي به سر ميبرند. از آن گذشته اگر ما اين معني را بپذيريم و در نهجالبلاغه تشکيک کنيم ديگر هيچ اطميناني به هيچ حديثي پيدا نخواهيم کرد و در همه چيز و هر نقلي اين احتمال خواهد آمد که نادرست باشد و ساختهي شخصي يا اشخاص ديگري بوده و به پيامبر يا يکي از خلفا به دروغ نسبت داده [صفحه 42] شده است و هر پاسخي را که اين گوينده نسبت به احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و يا يکي از اصحاب ميدهد، ياوران علي عليهالسلام ميتوانند به همان دليل استدلال کنند در نسبت دادن نهجالبلاغه و غير آن به اميرالمومنين عليهالسلام اين مطلب بسيار واضح و آشکار است».
ابن ابيالحديد معتزلي يکي از علماي بزرگ اهل سنت در کتاب شرح نهجالبلاغه (جلد 10 صفحهي 127) ميگويد: بسياري از سران اهل هوا و هوس ادعا ميکنند که قسمت اعظم خطبههاي نهجالبلاغه سخناني است که توسط برخي از فصيحان شيعه از جمله سيد رضي رحمه الله
صفحه 40، 41، 42.