دعاي آن حضرت هنگاميکه بسوي يمن رفت
خدايا! مقدراتي که بلا انگيز است و مشکل زاست را از من دور دار، و رحمتت را بر من بگستران و فضلت را بر من افزايش ده، و عفوت بر من را زياده گردان، تا آنکه تعجيل آنچه تأخير انداختهاي و تأخير آنچه در آن تعجيل اعمال داشته اي را خواستار نباشم. و آن با چيزي است که از تو خواستهام که در خاندان و اموالم جانشين گرديده و دور نمودن مشکلات است، به برترين چيزي که از مؤمن غائبي جانشين گرديدهاي، در حراست از هر زشتي، و پوشاندن هر گناه، و زائل ساختن هر گناه، و کفايت هر کار بد، و با اين همه شکر و ذکرت و عبادت نيکو و خشنودي به مقدراتت را بر من روزي نما، اي سرپرست مؤمنان. و من و فرزندان و آنچه بمن دادهاي، و به مردان و زنان مؤمن دادهاي را در حمايتت که زوال نپذيرد، و حفاظتت که مخدوش نشود، و حراستت که مورد سوء قصد قرار نگيرد، و امانتت که نقض نشود، و پوششت که هتک نگردد، قرار ده، بدرستيکه هر که در حمايت و حفاظت و حراست، و امان و پوشش تو قرار گيرد در امان بوده و محفوظ ميباشد، و نيرو و تواني جز به خداي بزرگ نيست.
خدايا! بتو روي آوردم بدون آنکه به غير تو اعتمادي داشته، و به کسي جز تو اميد داشته باشم، و نه نيرويي که با آن تکيه نموده، و نه چارهاي که بدان پناه جويم، جز درخواست از فضلت، و در معرض قرار گرفتن رحمتت، و ساکن گرديدن در بهترين عادتهايت، و تو به آنچه در اين سفر دوست داشته و ناخوش دارم از من آگاهتري، و آنرا قدرتت بر من مقرر نمود، که آزمايشت در آن ستوده، و مقدراتت در آن آشکار است، و تو آنچه را بخواهي محو کرده و ثابت ميگرداني، و امالکتاب نزد توست.