دعاي آن حضرت بر معاويه
خداوندا! حمد تو را سزاست بر نعمتهايت که به شمارش نميآيد و فضلت که فراموش نميگردد. آنگاه کلامي را فرمود، تا آنجا که فرمود: آگاه باشيد که به من خبر رسيده که معاويه مرا دشنام ميدهد. خدايا! عقابت را بر او بيفزا، و لعنتت را بر آنکه شايسته آنست فرو ريز، اي پروردگار جهانيان اجابت کن، پروردگار اسماعيل و برانگيزاننده ابراهيم، تو ستوده و بزرگواري.
از امام باقر - که بر او درود باد - روايت شده: هنگام بازگشت از نهروان در کوفه به آن حضرت خبر رسيد که معاويه او را دشنام داده و اصحابش را ميکشد، امام برخاست و خطبه خواند و بعد از حمد و ثناي الهي فرمود: اگر آيهاي در کتاب خدا نبود اين سخنان را نميگفتم، خداوند ميفرمايد: «و نعمت الهي باز گو».