دعاي آن حضرت در استشفاع به محمد و آل محمد
پيامبر توجهي نمود و فرمود: دوستم علي تو را آگاه ميکند، علي - که بر او درود باد -افسار شتر راگرفت و دست بر زير گلويش کشيد، آنگاه سر بسوي آسمان بلند کرد و فرمود: خدايا از تو ميخواهم به حق محمد و خاندانش و به نامهاي نيکو و کلمات تامّت، که اين شتر را به زبان آري تا خود به آنچه در شکم دارد خبر دهد. ناگهان شتر رو به سوي امام کرد - تا آخر حديث.
از سلمان فارسي روايت شده که گفت: روزي نزد پيامبر - که درود خدا بر او و بر خاندانش باد - بودم، مردي اعرابي سوار بر شتري نزد ايشان آمد و سلام کرد و گفت: کداميک از شما محمديد؟ به پيامبر اشاره شد، گفت: اي محمد از آنچه در شکم شترم هست خبر ده - تا آنجا که گويد: