استفاده از شخصيتهاي مورد احترام پيامبر و مسلمانان
در نبرد جمل، عبدالله بن عباس، و زيدبن صوحان را که پيامبر به بهشتي بودنش گواهي داده بود، نزد عايشه گسيل داشت، تا شايد شخصيت اين بزرگان، عايشه را به مسير درست باز گرداند، عايشه گفت: من ديگر سخنان علي را پاسخ نميگويم؛ زيرا در بحث با وي برابر نيستم. حضرت پيش از جنگ با خوارج نيز شخصيتهايي چون ابن عباس، صعصه بن صوحان و زياد بن نضر را براي اندرز و گفت و گو نزد مخالفان فرستاد. امام علي(ع) گاه با هدف هدايت دشمن، خود نزد دشمنانش حضورمييافت و گاه برخي از افراد را به طور مستقيم مخاطب قرار ميداد تا به خود آيند و از گمراهي نجات يابند. پيش از شعله روشن شدن آتش جنگ جمل، حضرت بر مرکب پيامبرسوار شد و بيسلاح ميان دو سپاه ايستاد. آنگاه زبير را خواند، زبير غرِ درسلاح نزد حضرت آمد. آنها در وسط ميدان يکديگر را در آغوش گرفتند.امام به زبير فرمود: «آيا ياد داري روزي با رسول خدا(ص) از کنارمميگذشتيد، پيامبر اکرم به من نگريست و لبخند زد و من نيز لبخند زدم؛ تو بهپيامبر(ص) گفتي: اي رسول خدا، فرزند ابوطالب از خود نماييدستبرنميدارد؛ پيامبر اکرم(ص) فرمود: «زبير، ساکت باش، او از خود نمايي دور است؛ ولي تو با او ستمگرانه جنگ خواهي کرد».
پيش از شروع نبرد با ناکثين، شخصيتهايي مانند عمار ياسر را که از سوي پيامبر، ملاک تشخيص حق شمرده شده بود، براي ارشاد آنان فرستاد، عمارميان دو لشکر حضور يافت و لب به اندرز گشود؛ ولي با تيرهاي ناکثين رو به رو شد.