عمل صالح چيست و صالحان كدامند











عمل صالح چيست و صالحان کدامند



اکنون که اهميت عمل صالح روشن شد، ببينيم عمل صالح چيست و صالحات کدامند و از چه طريقي مي‏توان عمل صالح را تشخيص داد؟

از سه طريق مي‏توان عمل صالح را تشخيص داد:

اول. از راه تکليف

تمام واجبات الهي که انسانها مکلفند به آنها عمل نمايند، از صالحات هستند و واجب بودنشان، نشانه‏ي صالح بودنشان مي‏باشد، چرا که اگر صالح نبودند، آفريننده‏ي مهربان، بشر را به عمل کردن آنها- آن هم به صورت وجوب- تکليف نمي‏کرد. بنابراين روزه، نماز، خمس، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر و ديگر واجبات اسلامي، همگي از اعمال صالح محسوب مي‏شوند.

دوم. از راه مدح و تعريف

در قرآن و روايات اهل بيت، عليهم‏السلام هر جا که سخن از مدح و تعريف و توصيف عملي به ميان آمده، دليل صالح بودن آن عمل است، چون اگر صالح نبود، هيچگاه خداوند عالم آن را در اسرار خلقت توصيف نمي‏کرد و در مقام تعريف برنمي‏آمد. از اينرو اوصافي که ذيلا بيان مي‏گردد، جزء صالحات و از

[صفحه 81]

اعمال صالحه مي‏باشند:

قد افلح المومنون الذين هم في صلاتهم خاشعون و الذين هم عن اللغو معرضون.[1].

به راستي که مومنان رستگاري يافته‏اند، آنان که در نمازشان خاشعند و آنان که از لغوگويي سخن باطل رويگردانند.

علي عليه‏السلام در خطبه‏ي معروف همام در اينکه «متقين» چه و چگونه کساني هستند، مي‏فرمايد:

منطقهم الصواب و ملبسهم الاقتصاد و مشيهم التواضع... عظم الخالق في انفسهم، فصغر مادونه في اعينهم... حاجاتهم خفيفه و انفسهم عفيفه... و صبرا في شده و طلبا في حلال... خاشعا قلبه، قانعه نفسه.[2].

گفتارشان از روي صدق و راستي است و در لباس و پوشاک اعتدال و ميانه‏روي پيش مي‏گيرند و راه رفتنشان با تواضع و فروتني است... خالق در نظرشان بزرگ و جز او در ديده‏ي آنها کوچک است... حاجاتشان خفيف و نفسهايشان عفيف است... در سختي صبور و در پي‏طلب مال حلال است... قلبش خاشع و نفسش قانع است.

سوم. از راه بيان

برخي از اعمال به دليل اهميت و ويژگي خاصي که دارند، در قرآن مجيد و روايات ائمه‏ي معصومين عليهم‏السلام با صراحت به صالح بودن آنها اشاره شده است. اين است که در قرآن مجيد پس از ترسيم حالتهاي مجاهدين صدر اسلام، با صراحت اعلام مي‏کند که در قبال اين ويژگيها (که بيان خواهد شد)، عمل صالح برايشان نوشته مي‏شود. در همين زمينه مي‏خوانيم:

ما کان لاهل المدينه و من حولهم من الاعراب ان يتخلفوا عن رسول الله و لا يرغبوا بانفسهم عن نفسه ذلک بانهم لا يصيبهم ظما و لا نصب و لا مخمصه في سبيل الله و لا يطون موطا يغيظ الکفار و لا ينالون من عدو نيلا الا

[صفحه 82]

کتب لهم به عمل صالح ان الله لا يضيع اجرا المحسنين. و لا ينفقون نفقه صغيره و لا کبيره و لا يقطعون و اديا الا کتب لهم ليجزيهم الله احسن ما کانوا يعملون.[3].

مردم مدينه و باديه‏نشينان اطرافشان نبايد از (فرمان) رسول الله تخلف نمايند و نبايستي جان خويش را از جان وي عزيزتر دارند. اين براي اين است که آنان در مقابل اطاعتشان (از رسول خدا) رنج تشنگي و گرسنگي و خستگي در راه خدا را نکشند و هيچ قدمي که کفار را خشمگين کند بر ندارند و هيچ دستبردي به دشمنان دين نرسانند جز آنکه در مقابل هر يک از اين رنجها و آلام، عمل صالحي در نامه‏ي اعمالشان نوشته شود که خدا پاداش نيکوکاران را ضايع نمي‏کند. و هيچ مالي- کم يا زياد- (در راه خدا) انفاق نکنند و هيچ سرزميني را نپيمايند جز آنکه در نامه‏ي عملشان نوشته شود تا خداوند بهتر از آنچه عمل مي‏کرده‏اند، به آنها پاداش دهد.


صفحه 81، 82.








  1. سوره‏ي مومنون، آيات 3 -1.
  2. نهج‏البلاغه‏ي فيض‏الاسلام، خطبه‏ي 194.
  3. سوره‏ي توبه، آيه‏ي 120.