رهبر و مسئله خاندان و نزديکان
144- مبادا به اطرافيان و يا به نزديکان خود زميني را که [صفحه 56] بيصاحب و يا جزء بيتالمال است بدهي و در اختيار آنها بگذاري! 145- مبادا کساني از خواص و يا نزديکان نسبت به قدرتي که تو داري به طمع افتند و از تو بخواهند که کشتزار و مرتعي را به آنها واگذاري و آنان نيز با تکيه بر قدرت تو سوء استفاده کرده و به زمين و کشتزار ديگران تجاوز کنند و يا اينکه جلوي آب مشروب زمين ديگران را سد نمايند و يا کاري را که بايد به طور اشتراک با ديگران انجام دهند و هر دو در سود و زيان آن شريک باشند در آن کارها اجحاف و تحميل کنند. در اين صورت خوشي و سود اينگونه گناهان و تجاوزات از آن کساني است که بواسطه تکيه بر قدرت تو ظلم و ستم نمودهاند ولي رنج و مشقت و وزر و وبال آن گناهان و تجاوزات در دنيا و آخرت به عهده و گردن تو خواهد بود. 146- پايبند و مقيد به حق باش و حق را نسبت به (افراد) دور و نزديک در تمام امور جاري کن. 147- در به کار بستن و جاري ساختن حق، حسابگر و دقيق و صابر باش، اگر چه در به کار بستن حق و جاري کردن آن و در حسابرسي و دقت به نزديکان و ياران خاص [صفحه 57] تو (مسئلهاي ناراحتکننده) برسد، ولي توجه به آن مسايل مکن و حق را جاري ساز. 148- زماني که اجراء حق و عدالت برايت گران و سنگين آمد بنگر به عاقبت آن، زيرا سر انجام اداء و جاري کردن حق و عدالت در دنيا و آخرت بسيار نيکو و پسنديده خواهد بود.
143- براي زمامداران اشخاصي هستند، چون خواص و يا محرمان راز. در ميان کساني هستند که فقط به فکر خود و جمعآوري منافع خود هستند و بلند پرواز و متکبرند، اينگونه افراد اشخاصي بد بر خورد و بد حسابند. در هر صورت تو بايد دست ستمگري و ظلم اينان را از کليه کارها قطع کني و ريشه فساد آنانرا از بيخ و بن برکني.
صفحه 56، 57.