اميرالمؤمنين واقعي











اميرالمؤمنين واقعي



علي (عليه السلام) وقتي بر شورشيان گمراه جمل پيروز شد، روزي امام ابن عباس را نزد عايشه فرستاد تا او را از بصره به مدينه حرکت دهد تا او در بصره اقامت نگزيند.

عايشه در آن هنگام در خانه بني خلف بود، ابن عباس هنگام ورود اجازه خواست اما عايشه اجازه نداد، ولي ابن عباس بدون اجازه وارد منزل او شد و براي خود زيراندازي انداخت و نشست.

عايشه به او گفت: ابن عباس خلاف سنت عمل کردي و بدون اذن و اجازه داخل خانه من شدي و روي فرش من نشستي.

ابن عباس گفت: ما سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را بهتر از تو مي دانيم و اولي هستم به آن، اين ما بوديم که آداب و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را به تو ياد داديم.

اينجا منزل تو نيست، منزل تو همان است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ترا در آن ساکن کرده بود و تو از آنجا بيرون آمدي از روي ظلم و عصيان خدا و رسول، پس هر گاه تو به منزلت رفتي ما بدون اذان در آنجا داخل نمي شويم و بر روي فرش تو نمي نشينم، آنگاه گفت: اميرالمؤ منين (عليه السلام) امر فرمود: که تو به مدينه روي و در خانه خود قرارگيري، عايشه گفت: خدا رحمت کند عمربن خطاب را که او اميرالمؤ منين بود، ابن عباس گفت: بخدا سوگند که اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) است.[1] .

[صفحه 593]



صفحه 593.





  1. منتهي الامال.