آيه خيرالبريه


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ

***

کساني که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته مي کنند بهترين آفريدگانند.

***

بهترين و بدترين مخلوقات !

در آيات گذشته آمده بود كه كفار اهل كتاب و مشركان در انتظار اين بودند كه دليل روشنى از سوى خداوند سراغ آنها بيايد، ولى بعد از آمدن ((بينه )) متفرق و پراكنده شدند و هر كدام راهى را پيش گرفتند.

در آيات مورد بحث به دو گروه كافران و مؤ منان در برابر اين دعوت الهى ، و سرانجام كار هر يك از آنها اشاره مى كند.

نخست مى فرمايد: كسانى كه از اهل كتاب و مشركان به اين آئين جديد كافر شدند در آتش دوزخند، جاودانه در آن مى مانند، آنها بدترين مخلوقاتند! (ان الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين فى نار جهنم خالدين فيها اولئك هم شر البرية ).

تعبير به ((كفروا)) اشاره به كفرشان در مقابل آئين اسلام است ، و گر نه كفر و شرك قبلى آنها مطلب تازه اى نيست .

تعبير اولئك هم شر البرية (آنها بدترين مخلوقاتند) تعبير تكان دهنده اى است كه نشان مى دهد در ميان تمام جنبندگان و غير جنبندگان موجودى مطرودتر از كسانى كه بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها كرده در ضلالت گام مى نهند يافت نمى شود، و اين در حقيقت شبيه چيزى است كه در آيه 22 سوره انفال آمده است : ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذين لا يعقلون : بدترين جنبندگان نزد خداوند افرادى هستند كه نه گوش شنوا دارند و نه زبان گويا و نه انديشه بيدار!

و يا آنچه در سوره اعراف آيه 179 آمده كه بعد از ذكر گروه دوزخيان با همين اوصاف مى فرمايد: اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون :



((آنها همچون چهارپايانند، بلكه گمراهتر، آنها غافلانند)).

آيه مورد بحث مطلبى فراتر از اينها نيز دارد چرا كه آنها را بدترين مخلوقات معرفى كرده ، و اين در حقيقت به منزله بيان دليلى است براى خلود آنها در آتش دوزخ .

چرا آنها بدترين مخلوقات نباشند در حالى كه تمام درهاى سعادت به رويشان گشوده شده و از روى كبر و غرور و عناد و لجاج آگاهانه به مخالفت برخاستند. مقدم داشتن اهل كتاب بر مشركان در اين آيه نيز ممكن است به خاطر اين باشد كه آنها داراى كتاب آسمانى و علما و دانشمندان بودند و نشانه هاى پيغمبر اسلام در كتب آنها صريحا آمده بود، بنابراين مخالفت آنها زشت تر و بدتر بود.

در آيه بعد به گروه دوم كه نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودى قرار دارند اشاره كرده مى فرمايد: كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند آنها بهترين مخلوقات خدا هستند (ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية ).

سپس پاداش آنها را در چند جمله كوتاه چنين بيان مى كند: جزاى آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاويدان است كه نهرها از زير درختانش پيوسته جارى است ، در حالى كه هميشه در آن مى مانند (جزاؤ هم عند ربهم جنات عدن تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا).

((هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود)) (رضى الله عنهم و رضوا عنه ).

و اين مقام والا و پاداشهاى مهم و بى نظير از آن كسى است كه از پروردگارش بترسد (ذلك لمن خشى ربه ).

قابل توجه اينكه در مورد مؤ منان سخن از انجام اعمال صالح نيز به ميان آمده كه در حقيقت ميوه درخت ايمان است ، اشاره به اينكه ادعاى ايمان به تنهائى كافى نيست ، بلكه اعمال انسان بايد گواه بر ايمان او باشد، ولى كفر به تنهائى هر چند تواءم با عمل ناصالحى نيز نباشد مايه سقوط و بدبختى است ، گذشته از اين كفر معمولا مبداء انواع گناهان و جنايات و اعمال خلاف نيز مى شود.

تعبير ((اولئك هم خير البرية )) به خوبى نشان مى دهد كه انسانهاى مؤ من و صالح العمل حتى از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا كه آيه مطلق است ، و هيچ استثنائى در آن نيست ، آيات ديگر قرآن نيز گواه بر اين معنى مى باشد ، مانند آيات سجود فرشتگان بر آدم ، و آيه و لقد كرمنا بنى آدم (اسراء - 70).

به هر حال در اين آيه نخست از پاداش مادى و جسمانى آنها كه باغهاى پر نعمت بهشتى است سخن به ميان آمده ، و بعد از پاداش معنوى و روحانى آنان كه هم خدا از آنان راضى است و هم آنان از خدا راضى .

آنها از خدا راضى اند چرا كه هر چه خواسته اند به آنها داده ، و خدا از آنها راضى است چرا كه هر چه او خواسته انجام داده اند، و اگر هم لغزشى بوده به لطفش صرف نظر كرده ، چه لذتى از اين برتر و بالاتر كه احساس ‍ كند مورد قبول و رضاى معبود و محبوبش واقع شده ، و به لقاى او واصل گرديده است .

دارند هر كس از تو مرادى و مطلبى

مقصود ما ز دنيى و عقبى لقاى تو است !

آرى بهشت جسم انسان ، باغهاى جاويدان آن جهان است ، ولى بهشت جانش رضاى خدا و لقاى محبوب است .

جمله ((ذلك لمن خشى ربه )) نشان مى دهد كه تمام اين بركات از ((خوف و خشيت و ترس از خدا)) سرچشمه مى گيرد، چرا كه همين ترس ‍ انگيزه حركت به سوى هر گونه اطاعت و تقوى و اعمال صالح است .

بعضى از مفسران با ضميمه كردن اين آيه به آيه 28 سوره فاطر انما يخشى الله من عباده العلماء تنها دانشمندان از خدا مى ترسند چنين نتيجه گرفته اند كه بهشت در واقع حق مسلم دانشمندان و آگاهان است .

البته با توجه به اينكه خشيت مراتب و مراحلى دارد و علم و دانش و آگاهى نيز داراى سلسله مراتب است مفهوم اين سخن روشن مى شود.

ضمنا بعضى عقيده دارند كه مقام ((خشيت )) مقامى برتر از مقام ((خوف )) است ، زيرا خوف به هر گونه ترس گفته مى شود ولى خشيت ترسى است تواءم با تعظيم و احترام .



نكته ها :

1 - على (عليه السلام ) و شيعيانش خير البريه اند

در روايات فراوانى كه از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنين در منابع معروف شيعه نقل شده ، آيه ((اولئك هم خير البرية )) (آنها بهترين مخلوقات خدا هستند) به على (عليه السلام ) و پيروان او تفسير شده است .

((حاكم حسكانى )) نيشابورى كه از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين روايات را در كتاب معروفش ‍ ((شواهدالتنزيل )) با اسناد مختلف نقل مى كند، و تعداد آن بيش از بيست روايت است كه به عنوان نمونه چند روايت را از نظر مى گذارنيم :

1 - ((ابن عباس )) مى گويد: هنگامى كه آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية نازل شد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به على (عليه السلام ) فرمود:

هو انت و شيعتك تاتى انت و شيعتك يوم القيامة راضيين مرضيين ، و ياتى عدوك غضبانا مقحمين :

منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد كه در روز قيامت وارد عرصه محشر مى شويد در حالى كه هم شما از خدا راضى و هم خدا از شما راضى است و دشمنت خشمگين وارد محشر مى شود و به زور به جهنم مى رود (در بعضى از نسخه هاى حديث مقمحين آمده است كه به معنى بالا نگاه داشتن سر به وسيله غل و زنجير مى باشد).

2 - در حديث ديگرى از ((ابوبرزه )) آمده است كه وقتى پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) اين آيه را قرائت كرد، فرمود: هم انت و شيعتك يا على ، و ميعاد ما بينى و بينك الحوض : آنها تو و شيعيانت هستيد، اى على ! و وعده من و شما كنار حوض كوثر است !.

3 - در حديث ديگرى از ((جابر بن عبدالله انصارى )) آمده است كه ما خدمت پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) كنار خانه خدا نشسته بوديم على (عليه السلام ) به سوى ما آمد، هنگامى كه چشم پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به او افتاد فرمود: قد اتاكم اخى : برادرم به سراغ شما مى آيد سپس رو به كعبه كرد: فقال و رب هذه البنية ! ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة : به خداى اين كعبه قسم كه اين مرد و شيعيانش در قيامت رستگارانند سپس رو به سوى ما كرد و افزود:

اما و الله انه اولكم ايمانا بالله ، و اقومكم بامر الله ، و اوفاكم بعهد الله و اقضاكم بحكم الله و اقسمكم بالسوية ، و اعدلكم فى الرعية ، و اعظمكم عند الله مزية .

قال ((جابر)): فانزل الله : ((ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية )) فكان على اذا اقبل قال اصحاب محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) قد اتاكم خير البرية بعد رسول الله .

به خدا سوگند او قبل از همه شما به خدا ايمان آورد، و قيام او به فرمان خدا بيش از همه شما است ، وفايش به عهد الهى از همه بيشتر، و قضاوتش به حكم الله افزونتر، و مساواتش در تقسيم (بيت المال ) از همه زيادتر، عدالتش درباره رعيت از همه فزون تر، و مقامش نزد خداوند از همه بالاتر است .

جابر مى گويد: در اينجا خداوند آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية را نازل فرمود و از آن به بعد هنگامى كه على (عليه السلام ) مى آمد ياران محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى گفت ند: بهترين مخلوق خدا بعد از رسول الله آمد!.

نزول اين آيه در كنار خانه كعبه منافات با مدنى بودن سوره ندارد، زيرا ممكن است از قبيل نزول مجدد، و يا تطبيق بوده باشد، بعلاوه بعيد نيست كه نزول اين آيات در سفرهائى كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از مدينه به مكه آمده است واقع شده باشد، به خصوص ‍ اينكه راوى روايت جابر بن عبد الله انصارى است كه در مدينه به حضرت ملحق شد، و اطلاق مدنى بر اينگونه آيات بعيد نيست .

بعضى از اين احاديث را ((ابن حجر)) در كتاب ((صواعق )) آورده و بعضى را محمد ((شبلنجى )) در ((نور الابصار)).

((جلال الدين سيوطى )) در ((در المنثور)) نيز قسمت عمده روايت اخير را از ((ابن عساكر)) از ((جابر بن عبدالله )) نقل كرده است .

4 - در ((درالمنثور)) از ((ابن عباس )) آمده است كه وقتى آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية نازل شد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به على فرمود: هو انت و شيعتك يوم القيامة راضيين مرضيين : آن تو و شيعيان تو در قيامت مى باشيد كه هم شما از خدا خشنود هستيد و هم خدا از شما خشنود!

5 - نامبرده در حديث ديگرى از ابن مردويه از على (عليه السلام ) نقل مى كند كه پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به من فرمود: ا لم تسمع قول الله : ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية ؟ انت و شيعتك و موعدى و موعدكم الحوض ، اذا جئت الامم للحساب ، تدعون غرا محجلين : آيا اين سخن خدا نشنيده اى كه مى فرمايد: كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند بهترين مخلوقاتند؟ اين تو و شيعيان تو هستيد، و وعده گاه من و شما كنار حوض ‍ كوثر است ، هنگامى كه من براى حساب امتها مى آيم و شما دعوت مى شويد در حالى كه پيشانى سفيد و شناخته شده ايد.

بسيارى ديگر از دانشمندان اهل سنت نيز همين مضمون را در كتب خود نقل كرده اند از جمله خطيب خوارزمى در ((مناقب )) و ((ابو نعيم اصفهانى )) در ((كفاية الخصام )) و ((علامه طبرى )) در ((تفسير معروفش )) و ابن صباغ مالكى در ((فصول المهمه )) و ((علامه شوكانى )) در ((فتح الغدير)) و ((شيخ سليمان قندوزى )) در ((ينابيع المودة )) و آلوسى در ((روح المعانى )) ذيل آيات مورد بحث و جمعى ديگر.

كوتاه سخن اينكه حديث فوق از احاديث بسيار معروف و مشهور است كه از سوى غالب دانشمندان و علماى اسلام پذيرفته شده ، و اين فضيلتى است بزرگ و بى نظير براى على (عليه السلام ) و پيروانش .

ضمنا از اين روايات به خوبى اين حقيقت آشكار مى شود كه واژه ((شيعه )) از همان عصر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به وسيله آن حضرت در ميان مسلمين نشر شد، و اشاره به پيروان خاص امير مؤ منان على (عليه السلام ) است ، و آنها كه گمان مى كنند تعبير شيعه از تعبيراتى است كه قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.

2 - لزوم اخلاص نيت در عبادت

بعضى از علماى اصول فقه به آيه و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين براى لزوم قصد قربت در عبادات ، و اينكه اصل در اوامر تعبدى بودن است نه توصلى استدلال كرده اند، و اين منوط به آن است كه دين در اينجا به معنى عبادت بوده باشد، تا دليل بر لزوم اخلاص در عبادات گردد و امر را در اين آيه به طور مطلق قرار دهيم تا مفهومش لزوم قصد قربت در همه اوامر باشد (مگر مواردى كه به دليلى خارج شده ) در حالى كه مفهوم آيه ظاهرا هيچ يك از اينها نيست ، بلكه مقصود اثبات توحيد در مقابل شرك است ، يعنى آنها جز به توحيد دعوت نشده اند و با اين حال ارتباطى با احكام فرعى ندارد.

3 - قوس عجيب صعودى و نزولى انسان

از آيات اين سوره به خوبى استفاده مى شود كه هيچ مخلوقى در عالم فاصله قوس صعودى و نزوليش به اندازه انسان نيست ، اگر داراى ايمان و اعمال صالح باشد (توجه داشته باشيد كه عملوا الصالحات همه اعمال صالح را شامل مى شود نه بعضى را) برترين خلق خدا است ، و اگر راه كفر و ضلالت و لجاج و عناد را بپويد چنان سقوط مى كند كه بدترين خلق خدا مى شود!

اين فاصله عظيم ميان قوس صعودى و نزولى انسان گر چه مساءله حساس و خطرناكى است ، ولى دلالت بر عظمت مقام نوع بشر و قابليت تكامل او دارد، و طبيعى است كه در كنار چنين قابليت و استعداد فوق العادهاى امكان تنزل و سقوط فوق العاده نيز باشد. خداوندا! براى رسيدن به مقام شامخ خير البرية از لطف تو استمداد مى طلبيم . پروردگارا! ما را از شيعيان و پيروان آن بزرگ مردى قرار ده كه براى اين عنوان از همه شايسته تر است . بارالها! چنان اخلاصى مرحمت كن كه جز تو را نپرستيم و به غير تو عشق نورزيم .

***

سوره بينه, آيه 7