3- عدي بن حارث ، كارگزار بهرسي


طبق نقل نصربن مزاحم منقرى حضرت امير (ع ) بعد از استقرار در كوفه ، عدى بن حارث را به كارگزارى ((بهرسير)) گمارد.(374)
لازم به تذكر است ، در كتاب بحارالانوار (375)
به عوض عدى بن حارث عدى بن حاتم ذكر شده ؛ امّا در كتاب صفّين چاپ جديد و چاپ سنگى آن ، صفحه هفت ، عدى بن حارث آمده است .
من هر چه در كتب رجال و تاريخ بررسى كرده و مطالعه نمودم ، نتوانستم در جاى ديگر و حتّى به مناسبتى ديگر، فردى را با اين نام بيابم . لذا به نظر مى رسد آنچه مرحوم مجلسى نقل كرده صحيح است چرا كه عدى بن حاتم يكى از ياران باوفا و نزديك اميرالمؤ منين (ع ) بوده است ، امّا چون در نسخه هاى ماءخذ، عدى بن حارث آمده است ((عدم وجدان )) را دليل بر عدم وجود نمى گيريم و يادآورى مى كنم كه نتوانستم ذكرى از او در كتب بيابم . لذا عدى بن حارث ، فردى مجهول و بى نام و نشان مى باشد.
بهرسير (كه احتمالا معرّب و مخفّف اردشير بوده ) يكى از شهرهاى كهن و نزديك مداين بوده است كه از آن تعبير به مداين غربى كرده اند. مسلمانان در ذيحجه سال پانزدهم هجرى آن شهر را محاصره كردند و در همين زمان بود كه هاشم بن عتبه شير ((گوشواره دار)) خسرو را كه محافظ وى بود و با آن انس و الفت داشت ، كشت و مسلمانان به فرماندهى سعدبن ابى وقّاص در صفر سال شانزدهم هجرى وارد شهر بهرسير شدند و از آنجا كه مردم آن ، معاهد (در ذمه اسلام ) نبودند، دستور حمله داده شد و صدهزار نفر از بزرگان آنجا اسير شدند و بنابه پيشنهاد حاكم ((ساباط))، به نام ((شير آزاد دهقان )) (بزرگ محل ) و موافقت خليفه دوم و پرداخت جزيه ، اسيران را آزاد كردند. براى آگاهى بيشتر به تاريخ طبرى و كامل بن اثير مراجعه شود. (376)
صاحب كتاب معصوم دوم مى نويسد: بعد از استقرار حضرت امير (ع ) در كوفه ، در روز جمعه شانزدهم ماه رجب سال سى وششم هجرت گروهى از استانداران و حكّام خود را به مناطق مختلف اعزام نمود. از جمله عدى بن حارث را به فرماندارى كرمانشاهان اعزام كرد.(377)