چرا اميرالمؤ منين علي (ع ) خلافت را پذيرفت


على (ع ) علت پذيرش حكومت را اقامه حق دانسته و آمادگى مردم را دليل بر پذيرش اين مسئوليت خطير دانسته و مى فرمايد:
((لولا حضور الحاضر و قيام الحجّة بوجود الناصر و ما اءخذ اللّه على العلماء الا يقارّوا على كظّة ظالم و لاسغب مظلوم لاءلقيت حبلها على غاربها(3))).
اگر حضور افراد و اتمام حجّت به وجود ياوران نبود و اگر نبود كه خداى تبارك و تعالى از علماء تعهد گرفته و آنان را موظف كرده است كه بر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت ننمايند؛ ريسمان خلافت را رها كرده و آن را نمى پذيريم .
حضرت امير (ع ) در موارد متعدد به علّت پذيرش حكومت اشاره كرده و اساسا حكومت را از آن جهت با اهميّت مى داند كه حق را اجرا كند و از باطل جلوگيرى نمايد و در گفتگوئى كه با ابن عبّاس دارد چنين مى فرمايد:
((واللّه لهى احبّ الى من امرتكم الّا اءن اقيم حقّا او ادفع باطلا(4)))
به خدا سوگند اين (كفشهاى بى ارزش ) براى من ، از حكومت بر شما محبوبتر است . مگر اينكه حقّى را بپا دارم يا جلو باطلى را بگيرم .
بنابر آنچه ذكر شد حضرت بخاطر اعلام آمادگى مردم و درخواست مكرّر آنان حكومت را پذيرفت و هدف از پذيرش حكومت را اجراى حق دانسته است . اما آيا مردمى كه اعلام آمادگى كردند - و حضرت در ابتدا از پذيرش حكومت امتناع مى ورزيد و با اصرار مردم حكومت را پذيرفت - طبق ادعاى خود عمل كردند؟! تاريخ نشان مى دهد كه آنها على (ع ) را تنها گذاشتند.