مشورت حضرت عمر با حضرت علي درباره فتح ايران















مشورت حضرت عمر با حضرت علي درباره فتح ايران



زمانيکه به حضرت عمر (رض) خبر رسيد که ايرانيان چندين برابر ارتش مسلمانان، نيرو بسيج کرده اند، وي تصميم گرفت تا شخصا به منظور تقويت روحيه ي ارتش اسلامي در جنگ با ايرانيان شرکت کند. لکن بعد از مشورت با حضرت علي (رض) آن حضرت (رض) حضرت عمر (رض) را از شرکت نهي کرده و فرمود: ياري کردن و خوار گذاشتن اين دين به انبوهي و کمي لشکر نبوده است. اين دين، دين خداست و خدا آن را پشتيباني فرموده است... موقعيت زمامدار، همچون ريسماني است که مهره ها را در نظام مي کشد و آنها را جمع کرده ارتباط مي بخشد. اگر ريسمان از هم بگسلد، مهره ها پراکنده مي شوند و هر کدام به جايي خواهد افتاد و سپس هرگز نتوان همه را جمع آوري نمود و از نو نظام بخشيد. عرب امروز گرچه از نظر تعداد کم است، اما با پيوستيگي به اسلام فراوان و با اتحاد و اجتماع و هم آهنگي عظيم و قدرتمند است. بنابراين تو چون قطب آسيا ثابت بمان و سنگ آسياي جنگ را به وسيله ي مردم عرب سرزمين بيرون شوي عرب از اطراف، عهد و پيمان با تو را مي شکند، فساد و شرارت به پا مي کند و کار به جايي مي رسد که حفظ و حراست مرزهايي که پشت سر گذاشته اي نزد تو از رفتن به جنگ مهم تر مي گردد. اگر چشم عجم ها فردا بر تو افتد خواهند گفت: اين اساس و ريشه ي عرب است. اگر قطعش کنيد راحت مي گرديد و اين فکر آنها را در مبارزه ي با تو و طمع در نابوديتع حريص تر و سرسخت تر خواهد ساخت. و اينکه يادآور شدي آنها به جنگ مسلمانان آمده اند و ناراحت هستي، خداوند سبحان بيش از تو اين کار را مکروه مي دارد و او بر تغيير آنچه نمي پسندد تواناتر است.[1] .

[صفحه 20]


صفحه 20.








  1. نهج البلاغه، خطبه ي 146، کامل ابن اثير، ج 3، ص 7، تاريخ طبري، ج 3، ص 212، بحارالانوار مجلسي، ج 40، ص 193، اخبار الطوال دينوري، ص 128، الفتوح ابن اعثم کوفي، ج 2، ص 37، ارشاد شيخ مفيد، ج 1، ص 200، منهاج البهاعه ابن راوندي، ج 2، ص 67.