معرفة اللّه











معرفة اللّه



لَا تُدْرِکُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَلکِنْ تُدْرِکُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ. قَرِيبٌ مِنَ الْأَشْيَاءِ غَيْرَ مُلَابِسٍ، بَعِيدٌ مِنْهَا غَيْرَ مُبَايِنٍ، مُتَکَلِّمٌ لَا بِرَوِيَّةٍ، مُرِيدٌ لاَ بِهِمَّةٍ، صَانِعٌ لَا بِجَارِحَةٍ. لَطِيفٌ لَا يُوصَفُ بِالْخَفَاءِ، کَبِيرٌ لَا يُوصَفُ بِالْجَفَاءِ، بَصِيرٌ لَا يُوصَفُ بِالْحَاسَّةِ، رَحِيمٌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ. تَعْنُو الْوُجُوهُ لِعَظَمَتِهِ، وَتَجِبُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِهِ.

(ذِعلِب يماني پرسيد:

«اي اميرمؤمنان آيا پروردگار خود را ديده اي؟»

پاسخ فرمود:

«آيا چيزي را که نبينم مي پرستم؟»

گفت:

«چگونه او را مي بيني؟».

حضرت فرمود:)

خداشناسي

«ديده ها هرگز او را آشکار نمي بينند، امّا دل ها با ايمان درست او را در مي يابند، خدا به همه چيز نزديک است نه آن که به اشياء چسبيده باشد، و از همه چيز دور است نه آن که از آنها بيگانه باشد، گوينده است نه با انديشه و فکر، اراده کننده است نه از روي آرزو و خواهش، سازنده است نه با دست و پا، لطافت دارد نه آن که پوشيده و مخفي باشد، بزرگ است نه با ستمکاري، بيناست نه با حواس ظاهري، مهربان است نه با نازک دلي، سرها و چهره ها در برابر عظمت او بخاک افتاده، و دلها از ترس او بي قرارند.»[1] .

رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم با توجه به اين وارستگي ها، والائي ها و جاودانگي هاي امام علي عليه السلام است که آن حضرت را ترجمان قرآن و معيار حقّ و باطل معرّفي کرده است.

بنابراين زبان گوياي اميرالمؤمنين عليه السلام ترجمان واقعي قرآن است.

و نهج البلاغه تفسير صحيح و مفاهيم نوراني کتاب خداست.

از کانال «نهج البلاغه» و «حديث» بايد به اقيانوس بيکرانه قرآن راه يافت،

و سفارش پيامبر اسلام در حديث «ثقلين» است که فرمود:

اِنِّي تارِکٌ فِيکُمُ الثِّقْلَين کِتابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي

«من در ميان شما دو چيز گرانبها باقي گذاشته ام، اوّلي آن قرآن و ديگري عترت من است.»

و سپس ادامه داد که:

ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا

«مادام که به هردو (کتاب و عترت) عمل مي کنيد گمراه نخواهيد شد.»

هم اکنون معارف بلند اعتقادي را بايد از نهج البلاغه فرا گرفت، و شبهات فکري را بايد با زلال حقيقت نهج البلاغه از جان و دل زدود.

که در اين قسمت به برخي از جوانب مباحث عقيدتي اشاره مي شود، مانند:[2] .









  1. خطبه 179 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد و مدارک آن به اين شرح است:

    1- عيون المواعظ والحکم ص350 ط جديد: واسطي (متوفاي 600ه)

    2- بحارالانوار ج 74 ص 300 و 423: مجلسي (متوفاي 1110 ه)

    3- ربيع الابرار ج1 ص97: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه)

    4- منهاج البراعة ج 1 ص 22: قطب راوندي (متوفاي 573 ه)

    5- تحف العقول ص67: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه)

    6- اصول کافي ج 1 ص 138/140: کليني رازي (متوفاي 328 ه)

    7- احتجاج ج 1 ص 473 و 475 و 209: طبرسي (متوفاي 588 ه).

  2. شماره ها بر اساس شماره هاي نهج البلاغه نسخه معجم المفهرس مؤلّف است.