معرفة اللَّه











معرفة اللَّه



الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا تُدْرِکُهُ الشَّوَاهِدُ، وَلَا تَحْوِيهِ الْمَشَاهِدُ، وَلَا تَرَاهُ النَّوَاظِرُ، وَلَا تَحْجُبُهُ السَّوَاتِرُ، الدَّالِّ عَلَي قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ، وَبِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلَي وُجُودِهِ، وَبِاشْتِبَاهِهِمْ عَلَي أَنْ لَا شَبَهَ لَهُ.

الَّذِي صَدَقَ فِي مِيعَادِهِ، وَارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبَادِهِ، وَقَامَ بِالْقِسْطِ فِي خَلْقِهِ، وَعَدَلَ عَلَيْهِمْ فِي حُکْمِهِ.

مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الْأَشْيَاءِ عَلَي أَزَلِيَّتِهِ، وَبِمَا وَسَمَهَا بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَي قُدْرَتِهِ، وَبِمَا اضْطَرَّهَا إِلَيْهِ مِنَ الْفَنَاءِ عَلَي دَوَامِهِ.

وَاحِدٌ لَا بِعَدَدٍ، وَدَائِمٌ لَا بِأَمَدٍ، وَقَائِمٌ لَا بِعَمَدٍ. تَتَلَقَّاهُ الْأَذْهَانُ لَا بِمُشَاعَرَةٍ، وَتَشْهَدُ لَهُ الْمَرَائِي لَا بِمُحَاضَرَةٍ.

لَمْ تُحِطْ بِهِ الْأَوْهَامُ، بَلْ تَجَلَّي لَهَا بِهَا، وَبِهَا امْتَنَعَ مِنْهَا، وَإِلَيْهَا حَاکَمَهَا.

لَيْسَ بِذِي کِبَرٍ امْتَدَّتْ بِهِ النَّهَايَاتُ فَکَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَلَا بِذِي عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ کَبُرَ شَأْناً، وَعَظُمَ سُلْطَاناً.

خداشناسي

ستايش خداوندي را سزاست که حواس او را درک نکنند، و مکان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند، و پوششها او را پنهان نسازند، با حدوث آفرينش ازلي بودن خود را ثابت کرد، و با پيدايش انواع پديده ها وجود خود را اثبات فرمود، و با همانند داشتن مخلوقات ثابت شد که خدا همانندي ندارد.

خدا در وعده هاي خود راستگو، و برتر از آن است که بر بندگان ستم روا دارد، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار کند، و در اجراي احکام عادلانه فرمان دهد، حادث بودن اشياء گواه بر ازليّت اوست، و ناتواني موجود دليل قدرت بيمانند او، و نابودي پديده ها گواه دائمي بودن اوست.

خدا يکي است نه با شمارش، هميشگي است نه با محاسبه زمان، برپاست نه با نگهدارنده اي، انديشه ها او را مي شناسند نه با درک حواس، نشانه هاي خلقت به او گواهي مي دهند نه به حضور مادّي، فکرها و انديشه ها بر ذات او احاطه ندارند، که با آثار عظمت خود بر آنها تجلّي کرده است، و نشان داد که او را نمي توانند تصوّر کنند، و داوري اين ناتواني را بر عهده فکرها و انديشه ها نهاد بزرگي نيست داراي درازا و پهنا و ژرفا، که از جسم بزرگي برخوردار باشد، و با عظمتي نيست که کالبدش بي نهايت بزرگ و ستبر باشد، بلکه بزرگي خدا در مقام رتبت، و عظمت او در قدرت و حکومت اوست.