كمال اسلام











کمال اسلام



از ديدگاه امام علي عليه السلام، اسلام دين کامل و معجزه جاويدان الهي است و تا قيام قيامت پاسخگوي نيازمندي هاي انسان در تمام زمانها و مکان هاست.

بنابر اين فکر اصلاح دين، يا بازسازي دين و يا قبض و بسط شريعت و هرگونه تحريف و بدعت گذاري ممنوع و باطل خواهد بود، که در يک سخنراني فرمود:

تَرِدُ عَلَي أَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ فِي حُکْمٍ مِنَ الْأَحْکَامِ فَيَحْکُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَي غَيْرِهِ فَيَحْکُمُ فِيهَا بِخِلافِ قَوْلِهِ،

ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذلِکَ عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِي اسْتَقْضَاهُمْ، فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً وَإِلهُهُمْ وَاحِدٌ! وَنَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ، وَکِتَابُهُمْ، وَاحِدٌ!

أَفَأَمَرَهُمُ اللَّهُ - سُبْحَانَهُ - بِالْاِخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ!

أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ! أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَي إِتْمَامِهِ!

أَمْ کَانُوا شُرَکَاءَ لَهُ، فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا، وَعَلَيْهِ أَنْ يَرْضَي؟ أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ صلي الله عليه وآله وسلم عَنْ تَبْلِيغِهِ وَأَدَائِهِ وَاللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ:

«مَا فَرَّطْنَا فِي الْکِتَابِ مِنْ شَيْ ءٍ»

وَفِيهِ تِبْيَانٌ لِکُلِّ شَي ءٍ، وَذَکَرَ أَنَّ الْکِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً، وَأَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ:

«وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافاً کَثِيراً».

وَإِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَبَاطِنُهُ عَمِيقٌ، لَا تَفْنَي عَجَائِبُهُ، وَلَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ، وَلَا تُکْشَفُ الظُّلُمَاتُ إلاَّ بِهِ.

«دعوايي نزديکي از علماء مي برند، پس با رأي خود، در يکي از احکام الهي، حکم مي کند، همان دعوي را نزد ديگري مي برند، او درُست بر خلاف رأي اوّلي، حکم مي کند، پس همه قضُات نزد رئيس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرد، جمع مي گردند، او رأي همه را بر حق مي شمارد!!

در صورتي که خدايشان يکي، پيغمبرشان يکي، و کتابشان يکي است، آيا خداي سبحان، آنها را به اختلاف امر فرمود؟ که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟ آيا خداي سبحان، دينِ ناقصي فرستاد و در تکميل آن از آنها استمداد کرده است؟ آيا آنها شرکاءِ خدايند که هر چه مي خواهند در احکام دين بگويند، و خدا رضايت دهد؟ آيا خداي سبحان، دين کاملي فرستاد پس پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در ابلاغ آن کوتاهي ورزيد؟ در حاليکه خداي سبحان مي فرمايد:

«ما در قرآن از چيزي را فرو گذار نکرديم» (انعام 38).

و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزي است» (نحل 89).

و يادآور شديم که: بعضِ قرآن گواهِ بعضِ ديگر است و اختلافي در آن نيست.

پس خداي سبحان فرمود:

اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مي شد اختلافات زيادي در آن مي يافتند. (نساء 82)

همانا قرآن داراي ظاهري زيبا، و باطني ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمي شود، و اسرار نهفته آن پايان نمي پذيرد، و تاريکي ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.»