رشادت عدي بن حاتم طائي
عدي بن حاتم طائي به ميدان رفت و در برابر او ايستاد و گفت: اي همام! دشنام و فحش کار پير زنان و عاجزان است، کار مردان به شمشير و گرز و کمان است. سپس با اين جمله «من جان و مال و فرزندم را فداي علي بن ابي طالب عليه السلام مي کنم» به او حمله کرد، و چنان نيزه بر سينه پر کينه او زد که از پشت وي بيرون آمد و بلافاصله از اسب افتاد و جان داد. عدي بن حاتم به جايگاه خويش برگشت، معاويه از مرگ همام بن قبيصه دلتنگ شد و گفت: واي بر عدي بن حاتم، اگر روزي بر او دست يابم سزاي او را خواهم داد. [صفحه 168]
روز ديگر لشکرها آراسته به يکديگر نزديک شدند، مردي از اصحاب معاويه به نام همام بن قبيصه از دشمنان کينه توز اميرالمومنين عليه السلام به ميدان آمده رجز مي خواند و علي عليه السلام را دشنام مي داد و ناسزا مي گفت.
صفحه 168.