قتل زبير بن عوام











قتل زبير بن عوام



زبير پس از بيرون رفتن از لشکر عايشه، پنجاه سوار به عقب او تاختند تا او را باز گردانند، زبير بر آن پنجاه نفر حمله کرد و آنان را پراکنده ساخت، بعد به راه خود ادامه داد تا به جاي رسيد که «وادي السباع» نام داشت، و در آنجا به نزد قوم بني تميم فرود آمد.

مردي از قوم بني تميم به او گفت: اي زبير چرا لشکر را رها کردي؟

زبير گفت: چون عزم جنگ و قتال با علي بن ابي طالب عليه السلام را داشتند، من تحمل نکردم. پس آن مرد سکوت کرد. زبير پس از خوردن طعام و نوشيدني و اقامه نماز به استراحت پرداخت چون به خواب رفت آن مرد که نامش عمرو بن جرموز بود شمشيري بر سرش فرود آورد و او را به قتل رسانيد. آن گاه سر زبير و شمشير و انگشتر و اسب او را پيش اميرالمؤمنين علي عليه السلام آورد[1] .

اميرالمؤمنين علي عليه السلام بسيار متأثر شد. در آن هنگام شمشير زبير را در دست گرفت و فرمود: اين شمشيري است که رنج بسياري از چهره رسول خدا زدوده است زبير با اين شمشير در راه خدا جهاد کرد.

اما تو اي عمر و بن جرموز! چرا او را کشتي؟ گفت: به خدا سوگند گمان مي کردم از کشتن او راضي هستي و خوشحال مي شوي.

علي عليه السلام گفت: واي بر تو از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده ام که فرمود: بشارت دهيد کشنده زبير را به آتش دوزخ.

عمرو بن جرموز نيز نگران و ناراحت برخاست و بيرون رفت.

[صفحه 57]



صفحه 57.





  1. ابن کثير در بداية و نهاية277:7 و ابن اثير328:2 و الامامة و السياسية93:1 در کيفيت کشتن زبير اقوال مختلفي را نوشتند.