نامه علي به طلحه و زبير











نامه علي به طلحه و زبير



وقتي لشکر اميرالمؤمنين علي عليه السلام با بيست هزار نفر در مقابل لشکر طلحه و زبير که سي هزار نفر بودند، قرار گرفت، علي عليه السلام نامه اي به آنان نوشت که مضمونش چنين است:

اي طلحه و زبير! شما مي دانيد که من به خلافت رغبتي نداشتم حتي از پذيرفتن آن ابا داشتم و قبول نمي کردم، اما مردم مرا وادار به پذيرفتن خلافت کردند و شما هر دو راضي به خلافت و بيعت مردم با من بوديد، هيچ قوه و قهريه و اجباري بر بيعت شما با من نداشتم.

[صفحه 48]

کسي هم شما را اجبار و الزام نکرد تا بيعت کنيد، اگر بر فرض هم با اکراه با من بيعت کرده باشيد، که من به حکومت و حاکميت اقدام کنم، وظيفه ولايتي خويش را بر شما انجام مي دهم. وظيفه ظاهري شما اظهار اطاعت و متابعت از دستورات بود، نه اينکه مسلمانان را بر ضد من بشورانيد و بر روي من شمشير بکشيد اما تو اي زبير! که سرو سروان قريشي و تو اي طلحه که شيخ مهاجران هستي! بيعت نکردن آسان تر و بهتر بود تا مخالفت و عهد شکني و جنگ.

اما از اشعار و گفتارتان که عثمان را تو کشتي، تعجب مي کنم! که تهمتي بس ناروا بر من است. حاضرم طايفه اي از مردان بي طرف مدينه که امروز نه در موافقت من و نه در مصاحبت شمايند، بين ما حکم باشند و مشاهدات خود را تقرير کنند تا مشخص شود، کدام يک در کشت عثمان سعي و تلاش داشت، همچنين بدانيد وارث خون عثمان فرزندان او هستند، نه شما و عايشه. هرگاه فرزندان عثمان به خلافت من اقرار کنند و مطيع دستورات شوند دعوي قاتلان پدرشان را پيش من آورند، من بر اساس عدل و شريعت محمدي صلي الله عليه و آله حکم و قصاص اجرا مي کنم.

اي طلحه و زبير! شما را به خون خواهي عثمان چه کار! شعار مردم فريبي سرداده که «عثمان مظلوم کشته شد» در حالي- شما دو نفر از مهاجرين هستيد و عثمان مردي از بني عبدمناف است. اگر او را به حق يا ناحق کشتند، ميان شما قرابت و مواصلتي نيست، پس چرا ادعاي بي جا مي کنيد و در اين امر مبالغه داريد، و عهد و پيمان خود را شکستيد و بيعت را نقض کرديد و همسر رسول خدا صلي الله عليه و آله عايشه را از خانه خارج کرديد و مردم را به جنگ من تحريض و تشويق مي کنيد.



صفحه 48.