حرکت علي به جانب بصره
چون امام حسن عليه السلام و عمار ياسر مردم کوفه را به حمايت و نصرت علي بن ابي طالب عليه السلام دعوت کردند، ابوموسي اشعري که امارت کوفه را داشت از جاي برخاست و گفت: اي مردم کوفه از خدا بترسيد! و خويشتن را در هلاکت نيندازيد و بدانيد: فمن يقتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فيها غضب الله عليه...[2] . هر کسي مؤمن و مسلماني را بدون جرم گناه بکشد، جزايش در جهنم و سخط رحمان است. ابوموسي اشعري با اين سخنان مردم را از حمايت علي عليه السلام باز مي داشت. عمار ياسر خشمگين شد، بر ابوموسي نهيب زد و او را ساکت کرد. مردي از بني تميم بر عمار بانگ زد و گفت: تو ديروز مردم مصر را بر ضد [صفحه 42] عثمان شوراندي و امروز والي و استاندار ما را به سکوت دعوت مي کني. زيد بن صوحان و اصحابش که از دوستان اميرالمؤمنين علي عليه السلام بودند، از جاي برخاستند و گفتند، بر ما واجب است با شمشير از اباالحسن عليه السلام حمايت کنيم. ابوموسي اشعري گفت: اي مردم! آرام باشيد و سخنان مرا بشنويد، اين نامه عايشه است که فرمان داده است از خانه هايتان بيرون نياييد. عمار ياسر گفت: اي ابوموسي! ما فرمان علي عليه السلام را اطاعت مي کنيم نه دستور عايشه را. پس آماده مبارزه و قتال مي شويم تا فتنه و فتنه گران را ريشه کن کنيم. در اين روز سخنان بسياري بين مردم کوفه رد بدل شد، تا اين که زيد بن ثابت عبدي برخاست و گفت: أحسب الناس ان يترکوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون.[3] . اي مردم! به سوي اميرالمؤمنين علي عليه السلام حرکت کنيد، و حق را نصرت کنيد. عمار ياسر دوباره سخن آغاز کرد و گفت: اي مردم براي اصلاح امور حتما نياز به والي و خليفه داريم، تا ظالم را سرکوب و مظلوم را حمايت کند. اکنون اين پسر عم رسول خدا صلي الله عليه و آله است که شما را به ياري و کمک طلبيده تا عايشه، طلحه و زبير را سر جاي خويش بنشاند، پس آماده نبرد شويد و بين حق و باطل تدبر و تفکر کنيد و هر کسي را محق مي بينيد از او پيروي نماييد. آن گاه حسن بن علي عليه السلام فرمود: اي مردم کوفه! به دعوت ما پاسخ مثبت دهيد و ياور ما باشيد و بدانيد هر کسي پشتيبان حق باشد رستگار خواهد شد. هيثم بن مجمع عامري[4] گفت: اي مردم! بسي ننگ باشد که اميرالمؤمنين علي عليه السلام ما را به ياري بخواهد و او را ياري نکنيم. اين فرزند حسن عليه السلام است، به سخن او گوش فرا دهيد و دستورات او را اجرا کنيد و آماده حرکت به سوي خليفه مسلمين علي عليه السلام شويد. [صفحه 43]
در همين روزها علي عليه السلام از مدينه خارج شده، در سرزمين ربذه اقامت گزيد. وقتي خبر کشته شدن دوستان خويش را شنيد بلافاصله از ربذه به ذي قار[1] حرکت کرد. سپس فرزندش حسن بن علي عليه السلام و عمار ياسر را به سوي کوفه فرستاد تا جنگ آوران کوفه را به کمک و ياري اميرالمؤمنين علي عليه السلام بخوانند.
صفحه 42، 43.