ابتداي پيكار











ابتداي پيکار



دو طرف در مقابل يکديگر صف آرايي کردند، و ابتداء جنگ انفرادي آغاز کردند، خوارج در آغاز کار از ياران علي عليه السلام هشت نفر را شهيد کردند.

مردي به نام اخنس اعيزار که در جنگ صفين در رکاب علي عليه السلام بود به لشکر اميرالمؤمنين عليه السلام حمله کرد، و صفوف لشکر را شکافت و جمعي را زخمي و مجروح نمود.

علي عليه السلام چون او را چنين جسور ديد، به سويش شتافت. او با شمشير به علي عليه السلام حمله کرد، علي ضربتي بر او وارد کرده به جهنم فرستاد.

آن گاه حرقوص بن زهير با شمشيرش به علي عليه السلام حمله کرد تا به آن حضرت آسيبي برساند اما حضرت به او مهلت نداد و بر بيضه او ضربتي سخت زد. اسب همان طور او را با همان حالت به آخر ميدان برد و در گوشه اي بر زمين انداخت و او در آن جا جان سپرد.

پسر عم حرقوص به نام مالک بن وضاع به ميدان آمد، و به دنبالش عبدالله بن وهب راسبي رئيس خوارج آمد و در ميان دو صف ايستاد و گفت:

اي پسر ابوطالب! تا کي جنگ را ادامه دهيم، لشکر را کنار بگذار، و بيا تو را درس مردانگي و شجاعت بياموزم.

اميرالمؤمنين علي عليه السلام تبسمي کرده، و فرمود:

خدا او را بکشد، چه قدر کم حيا و بي خرد است مگر نمي داند، من هم پيمان با شمشير و نيزه ام؛ با اين که جنگ هاي مرا ديده است چنين سخن مي گويد. به گمانم از زندگي سير شده است، که لاف مردانگي مي زند و طمع پيروزي بر من دارد.

[صفحه 296]

عبدالله در ميدان جولان مي داد و رجز مي خواند، سپس به اميرالمؤمنين عليه السلام حمله کرد. حضرت با ضربت شمشيري او را به دوزخ فرستاد.

دو طرف حمله سراسري را آغاز کردند و به طور گروهي به همديگر تاختند و در پايان خوارج به شکست ذلت بار تن دادند.

اصحاب اميرالمؤمنين علي عليه السلام غنايمي فراوان مثل اسب، شمشير، زره، نيزه، لباس به دست آوردند و به کوفه مراجعت کردند.

قبل از آنان عبدالرحمن بن ملجم مرادي خود را به کوفه رسانيد و بر پيروزي اميرالمؤمنين علي عليه السلام بر آن ياغيان جاهل به مردم کوفه تهنيت گفت.



صفحه 296.