مخالفت خريت بن راشد با علي
بعد از حکميت تحميلي و مراجعت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به کوفه، خريت بن راشد از حکم حکميت با خبر شد و به مخالفت با اميرالمؤمنين پرداخت او با پول بيت المال لشکري تدارک ديد و مردم را به برکناري علي عليه السلام و بيزاري و برائت از او خواند، [صفحه 280] همچنين عده زيادي را هم عقيده خود ساخته به عصيان و طغيان پرداخته. چون اين خبر به علي عليه السلام رسيد يکي از بهترين اصحاب خويش به نام معقل بن قيس رياحي را احضار و با چهار هزار نفر از سواران کوفه به سوي خريت بن راشد فرستاد. وقتي معقل به اهواز رسيد، خريت بن راشد با چند هزار نفر سواره و پياده به مقابل او صف آرايي کرد. معقل پرسيد خريت بن راشد کجاست؟ به نزد من آيد با او سخني دارم. خريت با شنيدن صداي معقل از صف بيرون آمد و گفت منم خريت، چه مي خواهي؟[1] . معقل گفت: چرا بر اميرالمؤمنين علي عليه السلام ياغي شدي و مردم را به بيزاري و برائت از او ترغيب مي کني؟ و حال اين که تو بهترين و صميمي ترين دوستان او بودي و علي عليه السلام انواع لطف ها در حق تو مي کرد. خريت گفت: چرا علي عليه السلام در کاري که در اختيار او بود حکميت انتخاب کرد. معقل گفت: واي بر تو! آيا مسلمان هستي، من سر اين مسئله با تو بگويم. خريت گفت: بلي مسلمانم، اگر حجتي داري بيان کن. معقل گفت: اگر به مراسم حج روي و در حرم صيدي را بکشي که خداوند نهي فرموده و از علي بن ابي طالب عليه السلام حکم آن مسئله را بپرسي و او بر اساس شريعت نبوي جواب گويد آيا به فتواي او راضي مي شوي؟ خريت گفت: آن فتوي را از علي عليه السلام مي پذيرم و يقين دارم که حکم خدا را بيان کرده است چون از رسول خدا شنيدم فرمود، علي فقيه ترين و عالم ترين در بين شماست. معقل گفت: چگونه او را اعلم الناس وافقه الناس مي داني اما حکم او را منکر مي شوي! [صفحه 281] خريت گفت: هيچ آفريده اي را نمي شناسم که حق او حکم دادن باشد. معقل: اي خريت! لجاجت نکن، چون تو بر همه علوم آگاه نيستي و حال اين که علي بن ابي طالب عليه السلام عالم ترين ماست، ما به دستورات و احکام او راضي و مطلع هستيم؟ از خدا بترس و بين مسلمانان اختلاف و تفرقه ايجاد نکن همان گونه که قبلا از معتمدين علي عليه السلام بودي اکنون هم از موافقين او باش و هر چه گويد مخالفت نکن. خريت: هرگز راضي نمي شوم، بين من و علي بن ابي طالب عليه السلام فقط شمشير حاکم است. سپس به معقل بن قيس و يارانش حمله کرد، دو لشکر به هم در آميختند. چون قصد معقل بن قيس کشتن خريت بن راشد بود، به او حمله کرد و شمشيري بر سرش زد و بر زمين انداخت و او را کشت. حملات اهل کوفه بر اهل اهواز از بني ناجيه بيشتر شد، بسياري کشته و عده اي متواري و جمعي اسير شدند، معقل اسيران و سر خريت را برداشت به سوي کوفه حرکت کرد تا نزد اميرالمؤمنين علي عليه السلام رسيد و آنچه اتفاق افتاد بيان کرد. [صفحه 283]
پيش از جنگ صفين اميرالمؤمنين علي عليه السلام شخصي به نام خريت بن راشد را بر امارت شهر اهواز گمارد تا آن ولايت را ضبط و به امور مسلمين بپردازد.
صفحه 280، 281، 283.