غارت شهر انبار و هيت











غارت شهر انبار و هيت



اميرالمؤمنين علي عليه السلام بعد از اين واقعه بر اين باور بود که معاويه دست به تعرض و غارت نمي زند. اما هنوز يک ماه نگذشته بود که او يکي از اصحاب خود به نام سفيان بن عوف را با لشکر انبوه به سمت عراق فرستاد تا آن نواحي را غارت کند و شيعيان علي عليه السلام را هر کجا ديدند بکشند.

آن جماعت به شهر هيت آمدند، کميل بن زياد از اصحاب اميرالمؤمنين علي عليه السلام

[صفحه 265]

والي آن شهر چون خبر يافت، غارتگران به سوي شهر او مي آيند، فردي را با پنجاه نفر نفر به جاي خويش گذاشت و خود به مقابله با لشکر معاويه شتافت، وقتي کميل از شهر هيت بيرون رفت، سفيان بن عوف از راه ديگري وارد شد و شهر هيت و اطراف آن را غارت کرد. هيچ کس نبود تا در مقابل آنان مقاومت کند.

سپس سفيان بن عوف پس از غارت هيت به شهر انبار روان شد و مردي از اصحاب اميرالمؤمنين علي عليه السلام به نام اشرس بن حسان که از طرف آن حضرت والي آنجا بود گرفت و کشت و چند نفر ديگر را شيعيان و موافقان[1] اميرالمؤمنين عليه السلام را هم کشتند و شهر را به کلي به باد غارت و تاراج دادند، و هر چه در آن شهر يافتند از قليل و کثير با خود به شام بردند.

چون خبر غارت آن دو شهر به اميرالمؤمنين علي عليه السلام رسيد، عزم داشت خويشتن به تعقيب آنان پردازد، اما مصلحت نديد، لذا سعيد بن قيس همداني را فراخواند و جمعي از سواران کوفه را در اختيار او گذاشت و گفت:

به دنبال سفيان بن عوف و همراهان او برود و آنان را بگيرد.

سعيد بن قيس[2] بر حسب فرمان اميرالمؤمنين علي عليه السلام با عجله حرکت کرد تا به سرزمين عانات رسيد ولي لشکر شام از آنجا گذشته به صفين رسيدند و از صفين هم گريخته به سوي شام حرکت کردند.

سعيد بن قيس همداني و همراهان تا صفين اسب تاختند؛ اما اثري از آنان نيافتند، سعيد بن نزد علي عليه السلام بازگشت و اخبار و حوادث را بيان کرد و ماجراي غارت هيت را شرح نمود.

اميرالمؤمنين علي عليه السلام نامه اي به کميل بن زياد نوشت و او را از تخليه شهر و ضايع کردند اموال مردم مذمت و ملامت کرد.

[صفحه 266]



صفحه 265، 266.





  1. تاريخ طبري: 78 سي نفر از طرفداران علي را کشتند.
  2. الغارات: سعيد بن قيس با هشت هزار نفر به سرزمين عانات رسيد.