عكس العمل ياران علي











عکس العمل ياران علي



اهل عراق به فرياد آمدند و گفتند:

به خدا سوگند اين حيله و خدعه است، هرگز به آن راضي نمي شويم. مردم به اهل شام دشنام و ناسزا مي گفتند و در مقابل دشنام و ناسزا مي شنيدند.

سعيد بن قيس همداني برخاست و گفت: اگر کلام اميرالمؤمنين علي عليه السلام را گوش مي کرديد و بر صراط هدايت مي مانديد امروز اين ذلت را لمس نمي کرديم هر چند بر ما لازم نيست گمراهي و ضلالت عمروعاص و ابوموسي را بپذيريم که هرگز راي آن دو را نمي پذيريم و ما امروز بر همان عقيده ديروزيم.

سپس اصحاب علي بن ابي طالب عليه السلام کلام سعيد بن قيس را تاييد کردند؛ اما اشعث

[صفحه 254]

بن قيس از شرم ساکت و خاموش بود.

کردوس بن هاني گفت: اي اشعث! تو نخستين کسي بودي که سد راه اميرالمؤمنين علي عليه السلام شدي و در سنت مصطفي صلي الله عليه و آله و شريعت محمد صلي الله عليه و آله خلل وارد کردي، اشعث از سخنان او دلتنگ و ناراحت شد.

خبر حکم حکمين به اميرالمؤمنين علي عليه السلام رسيد با ابراز تأسف فرمود:

از اول مي دانستم که ابوموسي اهل اين کار نيست و تلاش کردم تا غير ابوموسي اشعري را براي حکميت انتخاب کنم، اما شما لجاجت کرده، و گفتيد، ابوموسي از همه لايق تر است. چون چاره ديگري نداشتم، شما را به خود واگذار کردم تا امروز ديديد که ابوموسي صلاحيت براي مقابله با عمروعاص را نداشت. اکنون بايد صبر کنيد و هيچ بهانه و دليلي براي جنگ مجدد با معاويه را نداريد. بايد مدت يک سال را بر طبق قرارداد تحمل کنيد، تا مدت منقضي شود.

همگان به خانه هاي خويش باز گرديد و منتظر فرمان و قضاي الهي باشيد.

اهل عراق به عراق و اهل شام به شام مراجعت کردند.

ابوموسي اشعري از خجالت و شرم از اميرالمؤمنين علي عليه السلام و ترس از اصحاب آن حضرت و شماتت مردم به کوفه باز نگشت، بلکه راه مکه را در پيش گرفت و در آنجا ساکن شد.



صفحه 254.