مخالفت عبدالله بن عامر











مخالفت عبدالله بن عامر



عبدالله بن عامر والي بصره که منصوب عثمان بود پس از بيعت مهاجر و انصار با اميرالمؤمنين علي عليه السلام به يقين مي دانست که ولايت بصره از او سلب مي شود. لذا براي مردم خطبه اي خواند و آنان را بر ضد علي عليه السلام چنين ترغيب کرد:

اي مردم! خليفه شما عثمان را مظلومانه کشتند؛ در حالي حق بيعت او بر گردن شماست. بايد به ياريش بشتابيد، نصرت کردن مرده و زنده او يکسان است.

يکي از معارف بصره به نام حارثة بن قدامه[1] از جاي برخاست و با عصبانيت گفت: اي پسر عامر! ما را به تو نفروخته اند و برده تو قرار نداده اند! تو اميري بودي از طرف عثمان، و امروز او را در حضور مهار و انصار کشتند و احدي او را نصرت و ياري نکرده، وارث خون عثمان فرزندان او هستند. خوب مي داني که مهاجر و انصار و اکابر و صحابه و ارکان دين با اميرالمؤمنين علي عليه السلام بيعت کردند و همگان بر امامت و خلافت او متفق هستند. اگر اميرالمؤمنين علي عليه السلام تو را امارت اين ديار دهد، با جان و دل اطاعت مي کنيم و اگر حکم عزلت را صادر کند، و امير ديگري بفرستد از تو اطاعت نمي کنيم. اينک تو چه کاره اي که مي خواهي لشکر جمع آوري کني؟ تا زير فرمان تو بر ضد اميرالمؤ منين علي عليه السلام قيام کنند، اين امري محال و نشدني است. و خود را به زحمت مينداز.

عبدالله بن عامر سرافکنده از منبر فرود آمد و چون مي دانست که مردم بصره

[صفحه 28]

اميرالمؤمنين علي عليه السلام را مخالفت نخواهند کرد. مردي را جانشين خويش قرار داد و شبانه به جانب مدينه حرکت کرده، از بصره گريخت،[2] چون او به مدينه رسيد، طلحه و زبير را ملاقات کرد، و مورد ملامت آن دو قرار گرفت، که چرا بصره رها کرده و به مدينه آمده است؟! آنان گفتند: چرا اموال و امکانات را ضايع کردي؟! آيا از علي عليه السلام ترسيدي؟ بايد در بصره مي ماندي تا ما و مخالفان ديگر به تو ملحق مي شديم. وليد بن عقبه بن ابي معيط هم او را از آمدن به مدينه ملامت کرد.



صفحه 28.





  1. در طبري و ابن اثير جارية بن قدامه است.
  2. مروج الذهب، ج354:2 مراجعه شود.