ترغيب ياران به قتال











ترغيب ياران به قتال



آن شب رد لشکر معاويه، خوف و ترس بر دلها مستولي شده بود، معاويه خطاب به اصحاب خود گفت:

اي اهل شام! کاري خطرناک در پيش داريم، فردا با برادران عرب خود بايد جنگ کنيد و به ناچار بايد يکي از سه کار را انتخاب کنيد؛ چنان باشيد که براي رضاي خدا با جماعتي که بر شما ستم کرده اند جنگ مي کنيد، پس رضاي خداي تعالي را طلب کنيد.

يا چنان تصور کنيد که براي خون خواهي خليفه مظلوم، عثمان که داماد نبي صلي الله عليه و آله بود مي جنگيد يا چنان در نظر بگيريد که با قومي بيگانه که به خانه و کاشانه شما حمله کردند و مي خواهند ناموس و عرض و مال شما را نابود کنند مي جنگيد پس براي حفظ ناموس خود بکوشيد و جانانه بجنگيد.

يکي از مبارزان شام به نام معاوية بن ضحاک که در دل اميرالمؤمنين علي عليه السلام را دوست داشت شبانه سخنان معاويه را در چند بيت شعر فصيح براي علي عليه السلام فرستاد، چون اين اشعار به گوش معاويه رسيد، خشمناک شد و قصد کرد تا او را بکشد اما معاوية بن ضحاک شب به لشکر اميرالمومنين عليه السلام گريخت و در حمايت آن حضرت قرار گرفت.

[صفحه 227]



صفحه 227.