لشكر اميرالمومنين آماده حمله











لشکر اميرالمومنين آماده حمله



چون از نامه نوشتن نتيجه اي حاصل نشد، لشکر اميرالمؤمنين علي عليه السلام بار ديگر آماده جنگ شد، علي عليه السلام بعد از نماز صبح، لشکر خويش را منظم و آماده کار زار کرد، فرماندهان و مبارزان علم ها پيش آوردند، معاويه هم لشکر خويش را مرتب کرد.

سواري از عراق به ميدان آمد از سر تا پا سلاح پوشيده بود به گونه اي فقط چشم هاي او پيدا بود، نيزه اي در دست گرفته از جلو اصحاب اميرالمؤمنين علي عليه السلام عبور کرد. کسي او را نمي شناخت، مي گفت: صف ها را محکم کنيد.

سپس در مقابل اهل عراق ايستاد و گفت:

اي بندگان خدا، خداي تعالي را حمد و سپاس گوييد که پسر عم محمد مصطفي صلي الله عليه و آله، را وصي و وزير در ميان ما قرار داد، مردي که محبوترين خلق خدا، در ايمان سبقت گرفته و در هجرت قدمت يافته، او سيف الله شمشير برنده خدا بر سر دشمنان است، اي ياران چون تنور جنگ داغ شود و غبار برخيزد و نيزه ها بشکند و شمشيرها از کار بيفتد، مردان کار و دليران روزگار جولان دهند؛ در آن ساعت سخن نگوييد، دل بر قضاي الهي محکم داريد که بي اجل کسي نمي ميرد.

سپس بر لشکر معاويه حمله کرد و آن قدر مردان شام را به خاک بينداخت تا اين که نيزه اش شکست، چون بازگشت، معلوم شد او اشتر نخعي است.[1] .







  1. اخبار طول، ص 187.