گله معاويه با سران قريش
وليد بن عتبه گفت: اي معاويه، آيا از من هم شکوه و شکايتي داري؟ معاويه گفت: در اين چند روز نديدم که مبارز نامداري از شما در ميدان جنگ پا نهد و سر بلند برگردد، بلکه همه مقهور و مغلوب باز گشته ايد، عمروعاص که ادعاي عقل، زيرکي و شجاعت مي کند از مقابل علي عليه السلام با حالتي برهنه گريخت. بُسر بن ارطاة هم که به دنبال شهرت و قهرماني بود، با کشف عورت خود فرار کرد. آيا با اين پهلواني و شجاعت مي خواهيد خلافت را از علي بن ابي طالب عليه السلام بگيريد؟!
جمعي از سران لشکر خود را که از قريش بودند، در دل شب فرا خواند و گفت: در اين چند روز جنگ حالات شما را مطالعه کردم تعجب مي کنم که چرا يک نفر از شما سخني در تشويق اهالي شام براي جنگيدن نکرده و خود نيز شجاعتي از خود نشان نداده است!